کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حصری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حصری
لغتنامه دهخدا
حصری . [ ح ِ ] (ع اِ) کشتی خرد که بسازند از کرته وگیاه . (مهذب الاسماء). در نسخه ای : از کرنه و گیاه .
-
حصری
لغتنامه دهخدا
حصری . [ ح ُ ] (اِخ ) بغدادی ابوالحسن علی . بصری بود و ببغداد نشستی و صحبت با شبلی داشتی . معبر عظیم بود و با اصحاب خود سماع کردی . در پیش خلیفه او را غمز کردند. خلیفه از وی تحقیقاتی کرده و رهایش کرد. (از تذکرة الاولیاء ج 2 صص 288 - 291). وی به سال 3...
-
حصری
لغتنامه دهخدا
حصری . [ ح ُ ] (اِخ ) حصیری . شاعری فارسی زبان . در بعضی نسخ خطی لغت نامه ٔ اسدی بیت ذیل از او برای شنگ و مشنگ شاهد آمده است و در نسخه ٔ دیگر خطیری است . و ظاهراً این از قصیده ای در جواب قریعالدهر بوده است :چه زنی طعنه که با خیران خیرند همه که توئی خ...
-
حصری
لغتنامه دهخدا
حصری . [ ح ُ ] (اِخ ) علی بن عبدالغنی . ملقب به شیخ القراء. مقری است .
-
حصری
لغتنامه دهخدا
حصری . [ ح ُ ] (اِخ ) قیروانی علی بن الحصری ، مکنی به ابی الحسن . شاعری است قیروانی و او پسرخاله ٔ حصری ، ابراهیم بن علی بن التمیم قیروانی است . (روضات الجنات ).
-
حصری
لغتنامه دهخدا
حصری . [ ح ُ ] (اِخ ) نصربن ابوالفرج . ملقب به برهان الدین و مکنی به ابی الفتوح و معروف به حصری . محدث است . (یادداشت مؤلف ).
-
حصری
لغتنامه دهخدا
حصری . [ ح ُ ] (ص نسبی ) سمعانی گوید: نسبت است به حُصر. ج ِ حصیر.
-
حصری
لغتنامه دهخدا
حصری . [ ح ُ] (اِخ ) قیروانی ابراهیم بن علی بن تمیم ، مکنی به ابی اسحاق (390 - 453 هَ . ق .). شاعری از مردم قیروان علاوه بر کتبی که در ذیل نام او ابراهیم بن علی ... بدو نسبت داده شد، او راست : کتاب نورالطرف و نورالظرف . رجوع به ابراهیم بن علی ... در ...
-
واژههای مشابه
-
حصري
دیکشنری عربی به فارسی
انتصاري
-
علی حصری
لغتنامه دهخدا
علی حصری . [ ع َ ی ِ ح ُ] (اِخ ) ابن ابراهیم حصری ، مکنّی به ابوالحسن . از عرفای قرن چهارم هجری . رجوع به ابوالحسین حصری شود.
-
علی حصری
لغتنامه دهخدا
علی حصری . [ع َ ی ِ ح ُ ] (اِخ ) ابن عبدالغنی فهری حصری ضریر قیروانی ، مکنّی به ابوالحسن . قاری و ادیب و شاعر بود. وی در حدود سال 415 یا 420 هَ . ق . در قیروان متولد شدو در موقع تولد نابینا بود. سپس به اندلس رفت و ملوک آنجا را مدح کرد و در سال 488 در...
-
ابواسحاق حصری
لغتنامه دهخدا
ابواسحاق حصری . [ اَ اِ ق ِ ح ُ ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم بن علی ... شود.
-
جمال الدین حصری
لغتنامه دهخدا
جمال الدین حصری . [ ج َ لُدْ دی ن ِ ح َ ] (اِخ ) محمودبن احمد بخاری معروف به علامه از اکابر فقیهان حنفی است که ریاست مذهبی این سلسله بوی منتهی شده است . وی تألیفات محمدبن حسن شیبانی را روایت کرده و کتاب التحریر فی شرح الجامع الکبیر از اوست . او بسال...
-
ابراهیم بن علی بن تمیم حصری
لغتنامه دهخدا
ابراهیم بن علی بن تمیم حصری . [ اِ م ِ ن ِ ع َ لی ی ِ ن ِ ت َ می م ِ ح ُ ] (اِخ ) ابواسحاق قیروانی . وفات 413 یا 453 هَ .ق . شاعر عرب ، صاحب کتاب زهر الاَّداب و ثمر الالباب و کتاب المصون فی سر الهوی المکنون . کتاب الانموذج . (از کشف الظنون ) (از وفیا...