کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حصرمیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حصرمیة
لغتنامه دهخدا
حصرمیة. [ ح ِ رِ می ی َ ] (ع اِ) غوره وا. آش غوره . (دهار). گورک وا. (مهذب الاسماء). غوره با. (دهار).
-
جستوجو در متن
-
گورک وا
لغتنامه دهخدا
گورک وا. [ رَ ] (اِ مرکب ) حصرمیه . (مهذب الاسماء). آش غوره . غوره با.
-
غوره با
لغتنامه دهخدا
غوره با. [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) آش غوره و بعربی حِصرِمیَّه گویند. (فرهنگ رشیدی ). آش غوره ، چه «با» بمعنی آش است . (آنندراج ) (انجمن آرا). حصرمیه . (مهذب الاسماء) (دهار). قسمی آش که دارای آب غوره بود. (ناظم الاطباء). غوره وا. غوربا : تافته طبعی مکن ب...
-
آش
لغتنامه دهخدا
آش . (اِ) آنچه پزند از طعام . یا طعام رقیق آشامیدنی . مَرَق : رزق تن پاک همه باطل و ناچیز شودگر نیاید پدر تاش تکین بر دم آش . ناصرخسرو.این آشها را مدبران ملائکه از سرای بهشت دست به دست کرده اند و این آشها را می فرستند و دو تن فرشته برهر خوان ایستاده ...