کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حشمت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حشمت آباد
لغتنامه دهخدا
حشمت آباد. [ ح ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مواضعخان بخش ورزقان شهرستان اهر. واقع در شانزده هزارگزی جنوب ورزقان و سیزده هزارگزی جاده ٔ شوسه ٔ تبریز به اهر. ناحیه ای است کوهستانی معتدل . دارای 75 تن سکنه میباشد. ترکی زبانند. از دوشته چشمه مشروب می...
-
حشمت آباد
لغتنامه دهخدا
حشمت آباد. [ ح ِ م َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستان های سه گانه ٔبخش دورود است . این دهستان در خاور دورود واقع و حدود آن بشرح زیر است : از شمال به دهستان ژان ، از جنوب به دهستان زلقی ، از خاور به دهستان کاغه ، از باختر به بخش دورود. قسمت مرکزی دهستان جلگ...
-
حشمت پرست
لغتنامه دهخدا
حشمت پرست . [ ح ِ م َ پ َ رَ ] (نف مرکب ) ثروت پرست . جاه طلب : تکبر کند مرد حشمت پرست نداند که حشمت به علم اندرست .(بوستان ).
-
حشمت رود
لغتنامه دهخدا
حشمت رود. [ ح ِ م َ ] (اِخ ) نام شعبه ای از سفیدرود که لاهیجان و نواحی آن را آب دهد.
-
حشمت نظام
لغتنامه دهخدا
حشمت نظام . [ ح ِ م َ ن ِ ] (اِخ ) یکی از آزادیخواهان صدر مشروطه که در واقعه ٔ به توپ بستن مجلس بدست محمدعلی شاه اسیر گردید و عکس وی در میان 22 تن گروه اسیران که در تاریخ مشروطه ٔ کسروی ص 662 چاپ شده است شماره ٔ 10 میباشد.
-
بی حشمت
لغتنامه دهخدا
بی حشمت . [ ح ِ م َ ] (ص مرکب ) بی ترس . بی واهمه . بی ملاحظه :هر کسی را که مظلمتی است بباید آمد و بی حشمت سخن خویش گفت . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 36). گفت به از این میخواهم بی حشمت نصیحت باید کرد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 61). تو مردی که جز راست نگویی و غ...
-
حشمت آباد بالا
لغتنامه دهخدا
حشمت آباد بالا. [ ح ِ م َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در پانزده هزارگزی جنوب باختری نورآباد. 12هزارگزی باخترراه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه . ناحیه ای است واقع در جلگه سردسیر مالاریایی . دارای 60 تن سکنه میباشد. ...
-
حشمت آباد پائین
لغتنامه دهخدا
حشمت آباد پائین . [ ح ِ م َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در پانزده هزارگزی باختر لورآباد. 10هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه . ناحیه ای است تپه ماهور سردسیر مالاریایی . دارای 240 تن سکنه میباشد و فارس...
-
حشمت آباد حسنخان
لغتنامه دهخدا
حشمت آباد حسنخان . [ ح ِ م َ دِ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهرکی بخش شیب آب شهرستان زابل . واقع در 27هزارگزی شمال خاوری سکوهی 15هزارگزی خاوری شوسه ٔ زابل به زاهدان . ناحیه ای است واقع در جلگه . گرم معتدل . دارای 1850 تن سکنه میباشد. فارسی و ب...
-
سد حشمت رود
لغتنامه دهخدا
سد حشمت رود. [ س َدْ دِ ح ِ م َ ] (اِخ ) رجوع به سد شود.
-
کاظم آباد امیر حشمت
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد امیر حشمت . [ ظِ دِ اَ ح ِ م َ ] (اِخ ) دهی جزء بخش شهریار شهرستان تهران واقع در 15هزارگزی جنوب علیشاه عوض و 5هزارگزی شمال راه آهن به رباط کریم . در جلگه و معتدل و دارای 67 تن سکنه است . قنات دارد. محصول آن غلات و چغندرقند و باغات انگور و ش...
-
حشمت و تمکین
فرهنگ گنجواژه
ثروتمندی.
-
حشمت و نام
فرهنگ گنجواژه
اعتبار.
-
حشمت و جاه و جلال
فرهنگ گنجواژه
شکوه.
-
واژههای همآوا
-
هشمة
لغتنامه دهخدا
هشمة. [ هََ ش َ م َ ] (ع اِ)بز کوهی . ج ، هشمات . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).