کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حس ذائقة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کم کننده ء حس
دیکشنری فارسی به عربی
مخدر
-
حس خارش یاسوزش داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
توخز
-
حس و حرکت
دیکشنری فارسی به عربی
حيوان
-
عاری از حس مسلولیت
دیکشنری فارسی به عربی
غير مسوول
-
حس لا مسه
دیکشنری فارسی به عربی
لمس
-
حس و حال
لهجه و گویش تهرانی
توانایی
-
حس و حال
فرهنگ گنجواژه
توان ، بی حس و حال
-
حس و حرکت
فرهنگ گنجواژه
فعالیت.
-
حِس و رغبت
فرهنگ گنجواژه
تمایل
-
حِس و نا
فرهنگ گنجواژه
حس و حرکت
-
بی حس و بی روح کردن
دیکشنری فارسی به عربی
خفت
-
روش چینی بی حس سازی بوسیله ء فروکردن سوزن در بدن
دیکشنری فارسی به عربی
وخز بالابر
-
جستوجو در متن
-
ذائقة
لغتنامه دهخدا
ذائقة. [ ءِ ق َ ] (ع ص ) نعت فاعلی . تأنیث ذائق : کل نفس ذائقةالموت . (قرآن 185/3 و 35/21 و 57/29). || (اِ) حس ّ چشیدن . چشائی . چشش . قوه ای که جانوران بدان مزه ٔ چیزها دریابند. قوّه ای در حیوان که طعوم بدان درک کند و میان شیرینی و تلخی و شوری و تر...
-
دستگاه
لغتنامه دهخدا
دستگاه . [ دَ ] (اِ مرکب ) (از : دست + گاه ، پسوند مکان ) دستگه . جای دست . (یادداشت مرحوم دهخدا). عروة. (دهار). || جایی که بالش و مسند را در آنجا گذارند، چه دست به معنی مسند است .(انجمن آرا) (آنندراج ). || قدرت و جمعیت و سامان و مال . (برهان ). قدرت...