کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حسیکة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حسیکة
لغتنامه دهخدا
حسیکة. [ ح َ ک َ ] (ع اِ) حشیکة. جو که بستور دهند. || خارپشت . || کینه . دشمنی .
-
حسیکة
لغتنامه دهخدا
حسیکة. [ ح ُ س َی ْ ک َ ] (اِخ ) موضعی است به مدینة به جانب کوه ذباب و گویند میان ذباب و مسجدالفتح . (معجم البلدان ).
-
جستوجو در متن
-
حشیکة
لغتنامه دهخدا
حشیکة. [ ح َ ک َ ] (ع اِ) حسیکة. جو که به ستور دهند.
-
دشمنی
لغتنامه دهخدا
دشمنی . [ دُ م َ ] (حامص مرکب ) مقابل دوستی . بغض و عداوت . (آنندراج ). عداوت و خصومت . کراهت و نفرت . (ناظم الاطباء). اوثر. بغض . بغضاء. تبل .تعادی . تنازع . حساکة. حسک . حسکة. حسیکة. دبار. دعث .ذحل . سبر. شحناء. شحنة. شناءة. شنف . طائلة. عداوة. غلظ...
-
خارپشت
لغتنامه دهخدا
خارپشت . [ پ ُ ] (اِ مرکب ) جانوری است معروف . گویند مار افعی را می گیرد و سر به خود فرومی کشد و مارخود را چندان بر خارهای پشت او می زند که هلاک می شود و در زمین سوراخ کرده می ماند و بر پشت و دم آن مثل دوک خارها باشند. (آنندراج ) (برهان قاطع) (غیاث ا...
-
س
لغتنامه دهخدا
س . (حرف ) صورت حرف پانزدهم است از حروف الفبای فارسی پس از «ژ» و پیش از «ش »، و حرف دوازدهم از الفبای عرب پس از «ز» و پیش از «ش »، و حرف پانزدهم از الفبای ابجدی پس از «ن » و پیش از «ع ». و نام آن سین است و آن را سین مهمله نامند. و بحساب جُمّل آن را ش...