کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حسین یمنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
غوچ حسین
لغتنامه دهخدا
غوچ حسین . [ غ ُ ح ُ س َ ] (اِخ ) پسر امیر حسن ایلکانی و نواده ٔ امیر چوپان که به دست سلیمان خان کشته شد. رجوع به ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو ج 1 ص 135 و تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 30 شود.
-
ینگ حسین
لغتنامه دهخدا
ینگ حسین . [ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 54000گزی شمال خاوری الیگودرز، کنار راه مالرو شفیعآباد به داراشوب ، با 138تن سکنه . آب آن از چشمه و قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ...
-
یال حسین
لغتنامه دهخدا
یال حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جرگلان بخش مانه ٔ شهرستان بجنورد واقع در 32000 گزی شمال باختری مانه . دارای 105 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
جسر حسین
لغتنامه دهخدا
جسر حسین . [ ج ِ رِ ح ُ س َ ] (اِخ ) نام محلی یا پلی به اصفهان . در ترجمه ٔ محاسن در ذکر متنزهات اصفهان آمده : قصر خصیب موضوع بر طرف جسر حسین ،... سایر ابنیه ٔ علیه و اماکن سنیه که وصف کمال آن در شرح نمی آید. و ابوسعید رستمی در وصف اصفهان گوید : سقی ...
-
پیراحمدخواجه حسین
لغتنامه دهخدا
پیراحمدخواجه حسین . [ اَ م َ خوا / خا ج َ ح ُ س َ ] (اِخ ) از سرداران شاه اسماعیل صفوی . (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 288).
-
حسین آباد
لغتنامه دهخدا
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ )دهی است از دهستان جلگه ٔ افشار بخش اسدآباد شهرستان همدان واقع در 5هزارگزی خاور قصبه ٔ اسدآباد و چهارهزارگزی جنوب راه شوسه ٔ اسدآباد به همدان . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر. دارای 102 تن سکنه میباشد. ترکی ، کردی و فارسی ...
-
حسین آباد
لغتنامه دهخدا
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ )دهی است از دهستان حنگشت بخش مرکزی شهرستان آباده واقع در سی هزارگزی جنوب اقلید کنار راه فرعی ده بید به اقلید. ناحیه ای است واقع در جلگه ولی سردسیر. دارای 50 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غ...
-
حسین آباد
لغتنامه دهخدا
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ )دهی است از دهستان فسارود بخش داراب شهرستان فسا واقع در 27هزارگزی باختر داراب و یک هزارگزی راه مالرو فسارود به شش ده . ناحیه ای است واقع در جلگه . گرمسیر ومالاریایی . دارای 198 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب م...
-
حسین آباد
لغتنامه دهخدا
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ](اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بلورد بخش مرکزی شهرستان سیرجان . 56هزارگزی خاور سعیدآباد، سر راه مالرو بلورد به کمال آباد. سکنه 18 تن . مزارع اکبرآباد، شفگ ، فریزن علیا و فریزن سفلی جزء این ده است . ساکنین از طایفه ٔ بچاقچی است . ...
-
حسین آباد
لغتنامه دهخدا
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ](اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت . 18هزارگزی جنوب سبزواران . کنار رودخانه ٔ هلیل . سکنه 30 تن . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
حسین آباد
لغتنامه دهخدا
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ](اِخ ) دهی است از دهستان بالاولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد واقع در 63هزارگزی باختر طیبات . ناحیه ای است واقع در دامنه ولی معتدل . دارای 714 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، بنشن . اهالی...
-
حسین آباد
لغتنامه دهخدا
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ](اِخ ) دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان واقع در 26هزارگزی شمال همدان و شش هزارگزی باختر شوسه ٔ همدان به تهران . ناحیه ای است واقع دردشت . سردسیر. دارای 742 تن سکنه میباشد و ترکی و فارسی زبانند. از قنات مشر...
-
حسین آباد
لغتنامه دهخدا
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ](اِخ ) دهی است از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان . هفتادهزارگزی شمال خاوری زرند. سر راه مالرو چترود به راور. کوهستانی . سردسیر. سکنه 60 تن . زبان فارسی . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، حبوبات . شغل اهالی زراعت . راه مالرو...
-
حسین آباد
لغتنامه دهخدا
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ](اِخ ) دهی است از دهستان رستاق بخش خلیل آباد شهرستان کاشمر واقع در 5هزارگزی جنوب خاوری خلیل آباد و 5هزارگزی جنوب شوسه ٔ عمومی کاشمر به بروسکن . ناحیه ای است واقع در جلگه . گرمسیر. دارای 273 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند و از قنات...
-
حسین آباد
لغتنامه دهخدا
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ](اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان سبزوار، واقع در هفت هزارگزی جنوب باختری سبزوار و کنار کال شور. ناحیه ای است واقع در جلگه . گرمسیر. دارای 180 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا زیره ...