کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حسود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شورچشم
واژگان مترادف و متضاد
بدچشم، حسود
-
رشک بر
دیکشنری فارسی به عربی
حسود , غيور
-
چشم تنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] če(a)šmtang بخیل؛ حسود؛ نظرتنگ.
-
green-eyed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سبز چشم، حسود
-
حَاسِدٍ
فرهنگ واژگان قرآن
حسد ورز-حسود
-
قرچناغ
واژهنامه آزاد
حسود و کینه ورز.
-
jealousy
حسادت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هیجانی منفی در یک رابطۀ سهسویه شامل حسود و محبوب و رقیب که بین حسود و رقیب شکل میگیرد
-
حاسد
واژگان مترادف و متضاد
بداندیش، بدخواه، بدسگال، حسود، رشکین
-
حسدناک
واژگان مترادف و متضاد
حسود، رشکین، بدخواه، حسدورز، حسدپیشه
-
رشکین
واژگان مترادف و متضاد
۱. حاسد، حسود ۲. غیرتی، غیور
-
چشم تنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (ص مر.) 1 - بخیل . 2 - حسود.
-
حسد
لغتنامه دهخدا
حسد. [ ح ُ س ُ ] (ع اِ) ج ِ حسود.
-
چشمتنگ
واژگان مترادف و متضاد
۱. دیدهتنگ، تنگنظر ۲. بخیل، حسود ۳. آزمند، آرزو
-
ارشکین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] 'araškin ۱. رشکین؛ دارای رشکوحسد؛ حسود.۲. باغیرت.
-
بدگمان
فرهنگ فارسی معین
( ~. گُ)(ص مر.) 1 - کسی که سوءظن دارد. 2 - حسود. 3 - مغرض .