کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حسن یمنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حسن یمنی
لغتنامه دهخدا
حسن یمنی . [ ح َ س َ ن ِ ی َ م َ ] (اِخ ) ابن احمد جلال الدین بن محمدبن علی بن صلاح زیدی معروف به ابن جلال صنعانی . درگذشته در همانجا 1079 هَ . ق . او راست : البدیعیة و شرح آن و بیست وسه کتاب دیگر که در هدیةالعارفین ج 1 ص 295 و اعلام زرکلی ص 222 یاد ...
-
حسن یمنی
لغتنامه دهخدا
حسن یمنی . [ ح َ س َ ن ِ ی َ م َ ] (اِخ ) ابن اسحاق مکنی به ابومحمد و ابن ابی عباد نحوی . درگذشته ٔ 470 هَ . ق . او راست : «المختصر» در نحو. (هدیة العارفین ج 1 ص 274).
-
حسن یمنی
لغتنامه دهخدا
حسن یمنی . [ ح َ س َ ن ِ ی َ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالله یمینی شیعی اسماعیلی . او راست : «فواتح الانعام » که در 1265 هَ . ق . نگاشته . (هدیة العارفین ج 1 ص 302).
-
حسن یمنی
لغتنامه دهخدا
حسن یمنی . [ ح َ س َ ن ِ ی َ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن داودبن حسن علی بن مؤید در 985 هَ . ق . در صعده امام یمن شد، پس مراد پاشا والی یمن لشکری برای سرکوبی او به سرداری امیر سنان فرستاد، وی در کوه اهنوم متحصن گردید و بعداً اسیر و به ترکیه فرستاده شد و ...
-
حسن یمنی
لغتنامه دهخدا
حسن یمنی . [ ح َ س َ ن ِ ی َ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن عمران مکنی به ابوالقاسم و ملقب به حمیدی فقیه (611-677 هَ . ق .). او راست : «ذیل طبقات ابن سمرة». (هدیة العارفین ج 1 ص 282).
-
واژههای مشابه
-
حُسْنُ
فرهنگ واژگان قرآن
نيک - نيکي(حسن عبارت است از هر چيزي که بهجت و شادابي آورد و انسان به سوي آن رغبت کند )
-
حَسَنٍ
فرهنگ واژگان قرآن
به صورتي نيکو(حسن عبارت است از هر چيزي که بهجت و شادابي آورد و انسان به سوي آن رغبت کند )
-
دردونه حسن ترقه/ حسن کبابی
لهجه و گویش تهرانی
بچه لوس
-
عرب حسن
لغتنامه دهخدا
عرب حسن . [ ع َ رَ ح َ س َ ](اِخ ) دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان شوشتر، واقع در 24 هزارگزی جنوب خاوری شوشتر کنار راه تابستانی شوشتر به بند قیر کنار شمال خاوری رود شطیط، واقع در دشت و گرمسیر است . 1200 تن سکنه دارد. آب آن از رود شطیط تأ...
-
کلاته حسن
لغتنامه دهخدا
کلاته حسن . [ ک َ ت ِ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. محلی جلگه ای و سردسیر است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کلاته حسن
لغتنامه دهخدا
کلاته حسن . [ ک َ ت ِ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهبندان بخش خوسف شهرستان ، بیرجند محلی دشت و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
علیحسن
فرهنگ نامها
(تلفظ: ali hasan) (عربی) از نامهای مرکب ، ← علی و حسن .
-
غلام حسن
فرهنگ نامها
(تلفظ: qolām hasan) (عربی) ] غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + حسن [ ، ارادتمند و فرمان بردار حسن ] منظور امام حسن (ع)[.
-
غریب حسن
لغتنامه دهخدا
غریب حسن . [ غ َ ح ُ ] (ص مرکب )آنکه دارای جمال و زیبایی شگفت آور است : شهری غریب دشمن ویاری غریب حسن آنجا چه جای غمزدگان قلندر است .خاقانی .