کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حست حست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حست حست
لغتنامه دهخدا
حست حست . [ ح َ ح َ ] (اِ صوت مرکب ) حکایت کندی حرکت چاروا و ستور : او هست حست حست و من او را بچوب و سنگ سوی عزیز دولت و دین تاز تاز تاز.روحی ولوالجی .
-
جستوجو در متن
-
sensitometry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حست سنجی، اندازه گیری حساسیت چشم