کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حسام زاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حسام رازی
لغتنامه دهخدا
حسام رازی . [ ح ُ م ِ ] (اِخ ) علی بن احمدبن مکی رازی فقیه حنفی دمشقی که در آنجا به سال 598 هَ . ق . درگذشته است . او راست : تکمله ٔ مختصر قدوری و خلاصةالدلائل و صلوة الهموم . (هدیة العارفین ج 1 ص 703).
-
حسام رشتی
لغتنامه دهخدا
حسام رشتی . [ ح ُ م ِ رَ ] (اِخ ) متخلص به دانش . دیوان فارسی او به نام دیوان حسام الاسلام رشتی چاپ شده است . (ذریعه ج 9 ص 316).
-
حسام کاتی
لغتنامه دهخدا
حسام کاتی . [ ح ُ م ِ ] (اِخ ) حسام الدین حسن کاتی نحوی 860 هَ . ق . او راست : شرح مختصر ایساغوجی .شرح مفتاح العلوم سکاکی . (هدیة العارفین ج 1 ص 286).
-
حسام کلبی
لغتنامه دهخدا
حسام کلبی . [ ح ُ م ِ ک َ ] (اِخ ) ابوالخطاربن ضرار. سال در 125 هَ . ق . والی آندلس گردید و صمیل بن حاتم مضری در شدونه با وی به مخاصمت پرداخت و او از قرطبه به ایشان حمله کرد و بدست ایشان اسیر گشت وخلع شد، لیکن وی فرار کرد و دوباره به کمک یمانیان به ج...
-
حسام نسفی
لغتنامه دهخدا
حسام نسفی . [ ح ُ م ِ ن َ س َ ] (اِخ ) صدر امام مشرف الملة و الدین حسام الائمة محمدبن ابی بکر نسفی .عوفی آرد: شرف الدین حسام ، آن دریابیان گوهرکلام که در فنون فضایل چون مردم یک فن بود، و ذات او مجموع علماء عالم بود اگرچه یکتن بود، و در وقتی که در سمر...
-
حسام نظام
لغتنامه دهخدا
حسام نظام . [ ح ُ ن ِ ] (اِخ ) اولین فرماندار حکومت مشروطه ٔ ایران در مراغه بوده است . رجوع به تاریخ مشروطه ٔ ایران کسروی چ 4 امیرکبیر ص 816 شود.
-
حسام آباد
لغتنامه دهخدا
حسام آباد. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان بخش مرکزی شهرستان شوشتر در 13هزارگزی جنوب خاوری شوشتر و 5هزارگزی خاوری راه تابستانی شوشتر به بندقیر کنار باختری رود گرگر. دشت وگرمسیر است و 200 تن سکنه ٔ شیعه ٔ فارسی و عربی زبان دارد. آب آن از رودخانه...
-
حسام آباد
لغتنامه دهخدا
حسام آباد. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بزینه رود بخش قیدار شهرستان زنجان در 36000 گزی جنوب باختر قیدار و 12000 گزی راه مالرو عمومی . کوهستانی و سردسیر است . 600 تن سکنه ٔ شیعه ٔ ترک زبان دارد. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات ، انگور، جالیزکاری ...
-
حسام آباد
لغتنامه دهخدا
حسام آباد.[ ح ِ ] (اِخ ) قریه ای است در دو فرسنگ و نیمی جنوب دشتک از بناهای سلطان مرادمیرزای حسام السلطنه . و در سال هزار و دویست و هشتاد و سه (1283 هَ . ق .) حسام السلطنه در آنجا قلعه ای احداث کرد. (فارسنامه ناصری ).
-
حسام الائمة
لغتنامه دهخدا
حسام الائمة. [ ح ُ مُل ْ اَ ءِم ْ م َ ](اِخ ) لقب حسام نسفی است . رجوع به حسام نسفی شود.
-
حسام الاسلام
لغتنامه دهخدا
حسام الاسلام . [ح ُ مُل ْ اِ ] (اِخ ) رشتی . رجوع به حسام رشتی شود.
-
حسام الدوله
لغتنامه دهخدا
حسام الدوله . [ ح ُ مُدْ دَ / دُو ل َ ] (اِخ ) زرین کمر پسر جستان پسر کیکاوس که در 610 هَ . ق . درگذشت . وی بیست ودومین فرمانروا از حکام پادوسی رستمدار مازندران است . رجوع به حسام الدوله زرین کمر پسر فرامرز شود.
-
حسام الدوله
لغتنامه دهخدا
حسام الدوله . [ ح ُ مُدْ دَ / دُو ل َ ] (اِخ ) زرین کمر پسر فرامرزبن شهریار. چهاردهمین فرمانروا از پادوسیان حکام رستمدار است که ایشان از حدود سال 45 تا 1005 هَ .ق . در مازندران حکومت کردند و در این تاریخ به دست شاه عباس صفوی منقرض گردیدند. و این حسام...
-
حسام الدوله
لغتنامه دهخدا
حسام الدوله . [ ح ُ مُدْ دَ / دُو ل َ ] (اِخ ) صاحب الموصل . رجوع به مقلدبن مسیب شود.
-
حسام الدوله
لغتنامه دهخدا
حسام الدوله . [ ح ُ مُدْ دَ / دُو ل َ] (اِخ ) اردشیربن باحرب ، شانزدهمین فرمانروا از پادوسیان حکام رستمدار است و به گاوباره معروف بوده و بیست وپنج سال حکومت کرده است . (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 329). رجوع به حسام الدوله زرین کمر پسر فرامرز شود.