کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حسام امیرالمو منین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حسام الدولة
لغتنامه دهخدا
حسام الدولة. [ ح ُ مُدْ دَ / دُول َ ] (اِخ )کینخواری پسر اردشیر پسر کینخوار پسر شهریار پسر کینخوار پسر رستم پسر دارا پسر حسام الدوله ٔ شهریار . اولین فرمانروای کینخواریان (635-750 هَ . ق .). میباشد. وی در 674 هَ . ق . پس از 12 یا 15 سال حکومت درگذشت ...
-
حسام الدولة
لغتنامه دهخدا
حسام الدولة. [ ح ُ مُدْ دَ/ دُو ل َ ] (اِخ ) ابوکالنجار مرزبان . چنانکه در حبیب السیر (چ خیام ج 3 ص 436) دیده میشود. و ظاهراً مصحف صمصام الدوله باشد. رجوع به ابوکالنجار مرزبان شود.
-
حسام الدین
لغتنامه دهخدا
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) (سید...) خواهرزاده ٔ سید خواجه یکی از امرای پرک پادشاه که پس از هزیمت پرک پادشاه به تیمور پیوست . (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 563).
-
حسام الدین
لغتنامه دهخدا
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) (شیخ ...) او راست : اسرارالعارفین و سیرالطالبین . این نام و این تألیف به نحو اطلاق در کشف الظنون آمده است . بعید نیست که مراد حسام الدین بدیعی صاحب کتاب «الکنز الخفی فی بیان مقامات الصوفی » باشد.
-
حسام الدین
لغتنامه دهخدا
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) ابن ارتق . رجوع به حسام الدین تیمور تاش شود.
-
حسام الدین
لغتنامه دهخدا
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) ابن خلیل . رجوع به حسام برسوی شود.
-
حسام الدین
لغتنامه دهخدا
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) ابوالمحاسن رهاوی . او راست : «البحار الزاخرةفی المذاهب الاربعة» و نظم «دررالبحار» فی الفروع .
-
حسام الدین
لغتنامه دهخدا
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) ابوالهیجاء شمین . رجوع به ابوالهیجاء... شود.
-
حسام الدین
لغتنامه دهخدا
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) از امراء کارکیا سلطان محمدبوده است . رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 354 شود.
-
حسام الدین
لغتنامه دهخدا
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) بدلیسی . او راست : الکنزالخفی فی بیان مقامات الصوفی .
-
حسام الدین
لغتنامه دهخدا
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) توقاتی حسین بن عبدالرحمان . او راست : شرح عوامل المائه از شیخ عبدالقاهر جرجانی .
-
حسام الدین
لغتنامه دهخدا
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) تیمورتاش چهارمین فرمانروای ارتقیان ماردین (516-547 هَ . ق .) است . او پسر ایلغازی بن ارتق است که پس از مرگ پدر در شهر آمد بسال 516 هَ . ق . به تخت حکمرانی جلوس کرد و پس از سی ویک سال حکومت راندن و محاربات بسیار با ...
-
حسام الدین
لغتنامه دهخدا
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) حاجزی رجوع به حاجزی ... شود.
-
حسام الدین
لغتنامه دهخدا
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) حسن بن شرف تبریزی . رجوع به حسن ... شود.
-
حسام الدین
لغتنامه دهخدا
حسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن ابراهیم بن خلیل . رجوع به حسین ... شود.