کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حسام السلطنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حسام السلطنه
لغتنامه دهخدا
حسام السلطنه . [ ح ُ مُس ْ س َ طَ ن َ ] (اِخ ) ابونصرمیرزا پسر سلطان مرادمیرزا است . رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
حسام السلطنه
لغتنامه دهخدا
حسام السلطنه . [ ح ُ مُس ْ س َ طَ ن َ ] (اِخ ) سلطان مرادمیرزا فرزندعباس میرزا و برادر محمدشاه قاجار و عموی ناصرالدین شاه و سردار سپاه او بود در زمان وی محمد امین خان شاه خوارزم (خیوه ) به مرو دست اندازی کرد. ناصرالدین شاه حسام السلطنه را با کمک فرید...
-
حسام السلطنه
لغتنامه دهخدا
حسام السلطنه . [ ح ُ مُس ْ س َ طَ ن َ ] (اِخ ) محمدتقی میرزا فرزند فتح علیشاه است . مادرش از طایفه ٔ بختیاری بود و مریم خانم خواهر پشت و کالبدی او زن رستم خان برادر اللهیارخان آصف الدوله بود. محمدتقی میرزا در حیات پدر حکومت عراق را داشت و فتحعلیشاه و...
-
حسام السلطنه
لغتنامه دهخدا
حسام السلطنه . [ ح ُ مُس ْ س َ طَن َ ] (اِخ ) جهانگیرمیرزا ابونصر پسر سلطان مرادمیرزااست . پس از مرگ سلطان مراد این لقب به پسرش ابونصرمیرزا داده شد و پس از مرگ او به جهانگیرمیرزا پسر ابونصرمیرزا رسید. آقای روح اﷲ خالقی استاد تار و نویسنده ٔ معاصر در ...
-
واژههای مشابه
-
حسامالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: hesāmoddin) (عربی) (در قدیم) شمشیر دین .
-
حسامالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: hesāmollāh) (عربی) (در قدیم) شمشیر خداوند .
-
ابن حسام
لغتنامه دهخدا
ابن حسام . [ اِ ن ُ ح ُ ] (اِخ ) کنیت دو تن از شعرای ایران : 1 - شمس الدین محمد قهستانی . وفات 982 هَ .ق . مثنوی خاورنامه مشتمل بر شرح غزوات امیرالمؤمنین علی علیه السلام از اوست . 2 - جمال الدین بن حسام خوافی سرخسی هروی . وفات 737 هَ.ق . مولد او بیک...
-
حسام ابیوردی
لغتنامه دهخدا
حسام ابیوردی . [ ح ُ م ِاَ وَ ] (اِخ ) محدث است و در زمان المعتضد باﷲ ابوالفتح داودبن المتوکل خلیفه ٔ عباسی (715-724 هَ . ق .)در قاهره میزیست . (از تاریخ الخلفاء سیوطی ، ص 340).
-
حسام امیرالمؤمنین
لغتنامه دهخدا
حسام امیرالمؤمنین . [ ح ُ م ُ اَ رِل ْ م ُ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) لقبی است که به سران سپاه خلفا داده میشد و نیز لقب ابوکالیجار گرشاسب دوم بود. رجوع به ابوکالیجار... شود.
-
حسام بخاری
لغتنامه دهخدا
حسام بخاری . [ ح ُ م ِ ب ُ ] (اِخ ) رجوع به حسام الدین عمربن عبدالعزیز شود.
-
حسام برسوی
لغتنامه دهخدا
حسام برسوی . [ ح ُ م ِ ب ُ س َ ] (اِخ ) حسام الدین بن خلیل برسوی رومی صوفی (1042 هَ . ق .). او راست : اسرارالعارفین . سیرالطالبین . دررالاحادیث .دیوان الهیات . زبدةالمناقب . فضائل الجهاد. مفتاح المغلقات . شرح اربعین حدیث . فضائل السواک . مرآت الکائنا...
-
حسام برکشیدن
لغتنامه دهخدا
حسام برکشیدن . [ ح ُ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شمشیر کشیدن : احسان چرا کنی و تفضل بجای آنک فردا به روز جنگ و جفا برکشی حسام .ناصرخسرو.
-
حسام بهاءالدینی
لغتنامه دهخدا
حسام بهاءالدینی . [ ح ُ ب َ ئُدْ دی ] (اِخ ) تیره ای از طائفه ٔ چرام . قسمت دوم از اقسام چهار بنیچه ٔ ایل جاکی کوه کیلویه ٔ فارس . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 89).
-
حسام خویی
لغتنامه دهخدا
حسام خویی . [ ح ُ م ِ خ ُ ] (اِخ ) حسام الدین حسن بن عبدالمؤمن متخلص به حسام و ملقب به مظفری از شاعران سده ٔ هفتم در ماردین است . او راست : «نصیب الفتیان » در مقابل نصاب الصبیان و «تحفه ٔ حسام » در لغت فارسی به ترکی و «ملتمسات » در 400 رباعی و «قواع...