کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حسادت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حسادت
/he(a)sādat/
معنی
= حسد 〈 حسد بردن
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
حسد، حسدورزی، رشک، رشکینی، غبطه
برابر فارسی
رشک
فعل
بن گذشته: حسادت کرد
بن حال: حسادت کن
دیکشنری
envy, jealousy
-
جستوجوی دقیق
-
حسادت
واژگان مترادف و متضاد
حسد، حسدورزی، رشک، رشکینی، غبطه
-
حسادت
فرهنگ واژههای سره
رشک
-
jealousy
حسادت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هیجانی منفی در یک رابطۀ سهسویه شامل حسود و محبوب و رقیب که بین حسود و رقیب شکل میگیرد
-
حسادت
فرهنگ فارسی معین
(حَ دَ) [ ع . حسادة ] (مص ل .) رشک بردن ، حسد بردن .
-
حسادت
لغتنامه دهخدا
حسادت . [ ح َ دَ ] (ع مص ) حسد ورزیدن . بد خواستن . تمنا کردن انتقال نعمت و فضیلت از کسی بسوی خویش یا زایل شدن از وی . (آنندراج ). رشک . رشک بردن . حسد. بدخواهی . بدخواستن . (تاج المصادر بیهقی ). رشگنی . بدخواستن برای کسی .
-
حسادت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: حَسادة] he(a)sādat = حسد 〈 حسد بردن
-
حسادت
دیکشنری فارسی به عربی
حشد , غيرة
-
حسادت
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: hasüdi طاری: hasudi طامه ای: hesudi طرقی: hasüdi کشه ای: hasudi نطنزی: hasudi
-
واژههای مشابه
-
حسادت کردن
واژگان مترادف و متضاد
حسادت ورزیدن، رشک بردن، حسد بردن
-
حسادت ورزیدن
واژگان مترادف و متضاد
حسادت کردن، حسد بردن، رشک بردن
-
حسادت کردن
لغتنامه دهخدا
حسادت کردن . [ح َ / ح ِ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) حسد ورزیدن . حسادت .
-
حسادت انگیز
دیکشنری فارسی به عربی
محسود
-
حسادت امیز
دیکشنری فارسی به عربی
حسود
-
عقده و حسادت
فرهنگ گنجواژه
صفات مذموم.