کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حسابگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
control account, cost account, CA 1
حسابگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] سطح واپایش مدیریتی برای ارزیابی عملکرد پروژه که در آن گسترۀ کار، بودجه، هزینۀ واقعی و برنامۀ زمانبندی در مقایسه با ارزش عملکردی بهصورت یکپارچه بررسی میشود
-
واژههای همآوا
-
حساب گاه
لغتنامه دهخدا
حساب گاه . [ ح ِ ] (اِ مرکب ) دیوان که در هندوستان آنرا کچهری گویند. (آنندراج ). جای حساب کشیدن . || کنایه از روز قیامت و صحرای محشر : اهل فریقین در تو خیره بمانندگر بروی در حسابگاه قیامت . سعدی .ز شرم کثرت عصیان من به رعشه فتدحسابگاه قیامت چو ارض نی...
-
جستوجو در متن
-
حساب گاه
لغتنامه دهخدا
حساب گاه . [ ح ِ ] (اِ مرکب ) دیوان که در هندوستان آنرا کچهری گویند. (آنندراج ). جای حساب کشیدن . || کنایه از روز قیامت و صحرای محشر : اهل فریقین در تو خیره بمانندگر بروی در حسابگاه قیامت . سعدی .ز شرم کثرت عصیان من به رعشه فتدحسابگاه قیامت چو ارض نی...
-
فریقین
لغتنامه دهخدا
فریقین . [ ف َ ق َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ فریق در حالت نصبی و جری . دو گروه . دو فریق . (فرهنگ فارسی معین ). دو گروه متخاصم را در جنگ گویند : میان فریقین حربی عظیم قایم شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || شیعه و سنی . || جن و انس . (فرهنگ فارسی معین ) : اهل فری...
-
خیره ماندن
لغتنامه دهخدا
خیره ماندن . [ رَ / رِ دَ ] (مص مرکب ) حیران ماندن . متحیر ماندن . سرگشته ماندن . پریشان خاطر ماندن : سپهبد ز گفتار او خیره ماندبدو هر زمان نام یزدان بخواند. فردوسی .سوی شاه برد و بر او بربخواندجهاندار گشتاسب خیره بماند. فردوسی .مرا دیده چون دید دیدا...