کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حزمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حزمی
لغتنامه دهخدا
حزمی . [ ح َ ما ] (ع اِ، صوت ) حَزمی واﷲ؛ اما واﷲ. سوگند با خدای . (منتهی الارب ).
-
حزمی
لغتنامه دهخدا
حزمی . [ ح َ ی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب است به حزم از آل ابوبکربن محمدبن الحزم . (سمعانی ).
-
واژههای مشابه
-
عمر حزمی
لغتنامه دهخدا
عمر حزمی . [ ع ُ م َ رِ ح َ ] (اِخ ) ابن احمد. رجوع به عمر حموی شود.
-
واژههای همآوا
-
هزمی
لغتنامه دهخدا
هزمی . [ هََ می ی ] (ص نسبی ) منسوب به هزمة که نام جد خاندانی است . (از سمعانی ).
-
هزمی
لغتنامه دهخدا
هزمی . [ هَُ زَ می ی ] (ص نسبی ) منسوب به هزم که نام جد خاندانی است . (از سمعانی ).
-
هذمی
لغتنامه دهخدا
هذمی . [ هََ ذَ می ی ] (ص نسبی ) منسوب به هذمةبن عتاب . (سمعانی ).
-
هذمی
لغتنامه دهخدا
هذمی . [ هَُ می ی ] (ص نسبی ) منسوب به هذمة که بطنی است از مزینه . (سمعانی ).
-
جستوجو در متن
-
ابوعبید
لغتنامه دهخدا
ابوعبید. [ اَ ع ُ ب َ ] (اِخ ) حزمی . یکی از مغفلین معروف و کتابی در نوادر او کرده اند. (ابن الندیم ).
-
حزم واهب
لغتنامه دهخدا
حزم واهب . [ ح َ م ُ هَِ ] (اِخ ) نام موضعی . ابی خازم گوید : کانّها بعد عهد العاهدین بهابین الذنوب و حزمی واهب صحف .(معجم البلدان ).
-
ذنوب
لغتنامه دهخدا
ذنوب . [ ذَ ] (اِخ ) جایگاهی است در شعر عبیدبن الأبرص و جز آن . و درمعجم البلدان آمده است . نام موضعی است . عبید گوید:اقفر من اهله ملحوب فالقطبیات فالذّنوب .و بشربن ابی خازم گوید:ای المنازل بعد الحی ّ تعترف أم هل صِباک و قد حکمت مطرّف کانها بعد عهد...
-
عمر حموی
لغتنامه دهخدا
عمر حموی . [ ع ُ م َ رِ ح َ م َ ] (اِخ ) ابن احمد حزمی حموی . وی وقت شناس بود و او را ارجوزه ای است به نام الیواقیت فی علم المواقیت که در سال 854 هَ .ق . آن را تألیف کرد. (از معجم المؤلفین از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 2053).
-
حزم شعبعب
لغتنامه دهخدا
حزم شعبعب . [ ح َ م ُ ] (اِخ ) نام جائی است که در شعر آمده است : تبصّر خلیلی هل تری من ظعائن سوا لک نقباً بین حزمی شعبعب فریقان منهم جازع بطن نخله و آخر منهم قاطع حد کبکب . امروءالقیس (از معجم البلدان ).و در مراصدالاطلاع حزم سعیف آمده است .