کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حریس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حریس
لغتنامه دهخدا
حریس . [ ح َ ] (اِخ ) بطنی است از ربیعةبن خولان به یمن .
-
حریس
لغتنامه دهخدا
حریس . [ ح ُرَ ] (اِخ ) ابن بشیر بجلی . استاد سفیان ثوری است .
-
واژههای همآوا
-
حریص
واژگان مترادف و متضاد
۱. آزمند، آزور، پرآز، پرحرص، پرطمع، رژد، طماع، طمعکار ≠ قانع ۲. زیادهطلب، زیادهخواه ۳. گرسنهچشم، ولوع ≠ چشم و دل سیر ۴. علاقهمند، مشتاق ۵. مولع
-
حریص
فرهنگ واژههای سره
آزمند، آزوند
-
هریس
لغتنامه دهخدا
هریس . [ هََ ] (معرب ، اِ) طعامی که از گوشت و حبوبات ترتیب دهند و بهترین آن آن است که از گندم و گوشت مرغ سازند. (منتهی الارب ). طعامی از دانه ٔخردشده و گوشت و در النوادر آمده است : دانه ٔ خرد شده بوسیله ٔ مهراس پیش از آنکه پخته شود و چون پخته شود هری...
-
هریس
لغتنامه دهخدا
هریس . [ هَِ ] (اِخ ) از بخشهای پنجگانه ٔ شهرستان اهر. حدود آن : از شمال بخش مرکزی اهر و از جنوب بخش بستان آباد و از خاور بخش مهربان و از باختر بخش ورزقان است . دهستان خانمرود با 16 آبادی و 11228 تن سکنه و دهستان بدوستان با 36 آبادی و 19919 تن سکنه ج...
-
هریس
لغتنامه دهخدا
هریس . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از بخش ورزقان شهرستان اهر که 367 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ابری و چشمه ها و محصول عمده اش غله ، حبوبات ، سردرختی و انگور و شغل اهالی زراعت و باغداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
هریس
لغتنامه دهخدا
هریس . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان مراغه که دارای 189 تن سکنه است . محصول عمده اش غله و نخود و بادام و کرچک و زردآلو و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
هریس
لغتنامه دهخدا
هریس . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از شرفخانه از بخش شبستر شهرستان تبریز. دارای 1192 تن سکنه و آب آن از چشمه است . محصول عمده اش غله و حبوبات و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
هریس
لغتنامه دهخدا
هریس . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان هریس شهرستان سراب که دارای 2055 تن سکنه و آب آن از چشمه است . محصول عمده اش غله و حبوبات و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
هریس
لغتنامه دهخدا
هریس . [ هَِ ] (اِخ ) مرکز بخش هریس و دهستان خانمرود از شهرستان اهر. دارای 5499 تن سکنه است . محصول عمده اش غله و حبوبات و سردرختی و کار مردم زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
هریس
لغتنامه دهخدا
هریس . [ هَِ ](اِخ ) دهی است از بخش سنجد شهرستان هروآباد که دارای 618 تن سکنه است . محصول عمده اش غله و حبوبات و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
حریص
فرهنگ فارسی معین
(حَ) [ ع . ] (ص .) 1 - آزمند. 2 - سخت خواستار چیزی و شتابناک برای دست یافتن به او.
-
حریث
لغتنامه دهخدا
حریث . [ ح ُ رَ ] (اِخ ) ابن أبی حریث . از ابن عمر روایت دارد. اوزاعی او را تضعیف نموده ، ابوحاتم گوید: سخنانش قابل احتجاج نیست . پسر ابوحاتم از پدرش نقل کند که بخاری او را داخل ضعفاء میشمرد. ساجی گفته است که در حدیث قابل اتباع نیست . عقیلی و ابن ال...