کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حریر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
هریر
لغتنامه دهخدا
هریر. [ هََ ] (اِخ ) (لیلة الَ ...) رجوع به لیلةالهریر شود.
-
هریر
لغتنامه دهخدا
هریر. [ هََ ] (اِخ ) بقول ابن الندیم یکی از بلغای عشره ٔ ناس است . (یادداشت به خط مؤلف ).
-
هریر
لغتنامه دهخدا
هریر. [ هََ ] (ص ) به معنی کننده است که فاعل کردن باشد. (برهان ). مصحف یا مجعول است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).
-
هریر
لغتنامه دهخدا
هریر. [ هََ ] (ع مص ، اِ) زنوییدن سگ و زونویه . (تاج المصادر بیهقی ). بانگ کردن سگ . (یادداشت به خط مؤلف ). بانگ سگ از سرما کمتر از نباح . و یوم هریر روزی است که در آن میان بکربن وائل و تمیم جنگ شد و حارث بن بیبة، سید تمیم کشته شد. || مکروه و ناپسند...
-
هریر
لغتنامه دهخدا
هریر. [ هَُ رَ ] (اِخ ) (یوم الَ ...) جنگی که میان بکر و بنی تمیم واقع شد و در آن حارث بن بیبةالمجاشعی کشته شد. (از مجمع الامثال میدانی ). رجوع به هَریر شود.
-
هریر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] harir ۱. زوزۀ سگ؛ بانگ سگ از سرما.۲. مکروه داشتن و ناپسند داشتن چیزی.
-
جستوجو در متن
-
اطلس
دیکشنری فارسی به عربی
حرير
-
دبیت
دیکشنری فارسی به عربی
حرير
-
اطلسی
دیکشنری فارسی به عربی
حرير
-
ابریشم
دیکشنری فارسی به عربی
حرير
-
نخ ابریشم
دیکشنری فارسی به عربی
حرير
-
نخ ابریشم مخصوص طراحی
دیکشنری فارسی به عربی
حرير
-
پارچه ابریشمی
دیکشنری فارسی به عربی
حرير
-
لباس ابریشمی
دیکشنری فارسی به عربی
حرير