کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حروض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حروض
لغتنامه دهخدا
حروض . [ ح ُ ] (ع مص ) درازی اندوه و بیماری . دراز شدن اندوه وبیماری و نزدیک به مرگ گشتن . حُروضة. حَراضة. || لاغر و نحیف گشتن از بیماری . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
حروضة
لغتنامه دهخدا
حروضة. [ ح ُ ض َ ] (ع مص )حُروض . حَراضة. نزدیک شدن به مرگ . (مهذب الاسماء).
-
حارض
لغتنامه دهخدا
حارض . [ رِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حَرَض و حُروض و حَراضَه . تباه . || مرد بیمار برجامانده مشرف بر مرگ . || مرد گداخته جسم . || آنکه اندوه و بیماری وی دراز باشد. || آنکه ناکس و فرومایه باشد.