کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حرم سرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حرم سرا
/haramsarā/
معنی
محلی در خانۀ پادشاهان و بزرگان که جایگاه اقامت زنان و دختران بوده است؛ اندرونی.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
پرده سرا
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
حرم سرا
فرهنگ واژههای سره
پرده سرا
-
حرم سرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] ‹حرمسرای› haramsarā محلی در خانۀ پادشاهان و بزرگان که جایگاه اقامت زنان و دختران بوده است؛ اندرونی.
-
واژههای مشابه
-
حُرِّمَ
فرهنگ واژگان قرآن
حرام شد - ممنوع شد (هم ممنوع حکمي وهم قهري)
-
حَرَّمَ
فرهنگ واژگان قرآن
حرام کرد - ممنوع کرد (هم ممنوع حکمي وهم قهري)
-
حُرُمٌ
فرهنگ واژگان قرآن
جمع حرام به معني هر چيزي که هتک و اهانت به آن جايز نباشد -مُحرم (کسي که برخي کارها بر اوحرام شده)
-
صید حرم
لغتنامه دهخدا
صید حرم . [ ص َ / ص ِ دِ ح َ رَ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) وحشی که در سرزمین حرم باشد کشتن و شکار کردن آن حرام است و اطلاق حرم بر زمین حوالی مکه ٔ معظمه کنند به این حدود اربعه : بطرف مشرق از مکه تا شش کروه و بجانب شمال دوازده کروه و بسمت مغرب هیجده کر...
-
اشهر حرم
لغتنامه دهخدا
اشهر حرم . [ اَ هَُ رِ ح ُ رُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اشهر حرام و شرایعالاسلام ص 52 شود.
-
بیت حرم
لغتنامه دهخدا
بیت حرم .[ ب َ / ب ِ ت ِ ح َ رَ ] (اِخ ) بیت الحرام : تات ز هستی هنوز یاد بود کفر و دین بتکده را شرط نیست بیت حرم همنشین . خاقانی .چند رصدگاه پیل بر ره دل داشتن چند قدمگاه پیل بیت حرم ساختن . خاقانی .رجوع به بیت الحرام و کعبه شود.
-
حرم گرفتن
لغتنامه دهخدا
حرم گرفتن . [ ح َ رَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) احرام . (تاج المصادر بیهقی ).
-
حرم آباد
لغتنامه دهخدا
حرم آباد. [ ح َ رَ ] (اِ مرکب ) آنجا که امنیت و آسایش برقرار است . و کنایت از خانه ٔ کعبه است : خرم دلی که در حرم آباد امن عیش حق را به خوان لطف و کرم میهمان شود. سعدی .رجوع به آبادشود.
-
حرم آباد
لغتنامه دهخدا
حرم آباد. [ ح َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سامن شهرستان ملایر، در پنج هزارگزی باختر شهر ملایر در کنار راه جنوبی ملایر به بروجرد. جلگه و معتدل است . 1056 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ حرم آباد و محصولات آن غلات و صیفی و صنایع دستی زنان قالی بافی...
-
حرم ا
لغتنامه دهخدا
حرم ا. [ ح َ رَمُل ْ لاه ] (اِخ ) مکه . کعبه . رجوع به ام القری شود.
-
حرم الرسول
لغتنامه دهخدا
حرم الرسول . [ ح َ رَ مُرْ رَ ] (اِخ ) مدینه ٔ منورة.
-
حرم جامعي
دیکشنری عربی به فارسی
زمين دانشکده ومحوطه کالج , پرديزه , فضاي باز