کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حرمل عامی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حرمل عامی
لغتنامه دهخدا
حرمل عامی . [ ح َ م َ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرمل احمر. سداب کوهی . رجوع به حرمل و سداب شود.
-
واژههای مشابه
-
حرمل ابیض
لغتنامه دهخدا
حرمل ابیض . [ ح َ م َ ل ِ اَب ْ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی حرمل است . مولی . حرمل عربی . سذاب بری . سذاب غیربستانی . رجوع به حرمل شود.
-
حرمل عربی
لغتنامه دهخدا
حرمل عربی . [ ح َ م َ ل ِ ع َ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مولی . و آن نوعی حرمل است . و رجوع به حرمل ابیض و حرمل شود.
-
جستوجو در متن
-
اسفند
لغتنامه دهخدا
اسفند. [ اِ ف َ] (اِ) اسفندانه . نام داروئی است که آنرا هزاراسفند نیز گویند و آن نوعی از سداب کوهی باشد و بعربی حرمل عامی خوانند. (برهان ). تخمی است که سوزند چشم زخم را. حَرمَل . (تاج العروس ).حَرمَلَه . اسپند. سپند. حرمل عامی . حرمل احمر. ابن البیطا...
-
هزاراسپند
لغتنامه دهخدا
هزاراسپند. [ هَِ زا اِ پ َ ] (اِ مرکب ) نوعی از سداب کوهی است ، و آن را به یونانی مولی میگویند و به عربی حرمل عامی خوانند. بر مفاصل طلا کنند نافع باشد. (برهان ). هزاراسفند. رجوع به هزاراسفند شود.
-
اسپند
لغتنامه دهخدا
اسپند. [ اِ پ َ ] (اِ) دانه ای باشد که بجهت چشم زخم در آتش ریزند. (برهان ). حرمل . (تاج العروس ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). حرمل احمر. حرمل عامی . حرملة. اسفند. سپند. سِبَنْج و گیاه آن دانه ، رَضرضه است . (بحر الجواهر) : ای سپندی منشین خیز و سپند آر سپندت...