کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حرمات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حرمات
/horo(a)māt/
معنی
= حرمت
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
حرمات
لغتنامه دهخدا
حرمات .[ ح ُ رُ ] (ع اِ) ج ِ حُرمت . (ترجمان عادل بن علی ).- حرمات اﷲ ؛ آنچه واجب است قیام به آن و حرام است تفریط در آن .
-
حرمات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ حُرمَة و حُرُمَة] [قدیمی] horo(a)māt = حرمت
-
واژههای مشابه
-
حُرُمَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
جمع حرام به معني هر چيزي که هتک و اهانت به آن جايز نباشد
-
واژههای همآوا
-
هرمات
لغتنامه دهخدا
هرمات . [ هََ رِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ هرمة. (منتهی الارب ).
-
حُرُمَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
جمع حرام به معني هر چيزي که هتک و اهانت به آن جايز نباشد
-
جستوجو در متن
-
حرمت
لغتنامه دهخدا
حرمت .[ ح ُ م َ ] (ع اِمص ، اِ) حُرمة. اسم از احترام . شکوه . (محمودبن عمر ربنجنی ). حشمت . آب رو. منزلت . قدر. مرتبت . عز. شرف . بزرگی . عظمت . ج ، حُرُمات : ای ترک بحرمت مسلمانی کم بیش بوعده ها نپخسانی . معروفی .من در این روزها جز آن یک روزمی نخورد...