کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حرف پهلودار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حرف بدل
لغتنامه دهخدا
حرف بدل . [ ح َ ف ِ ب َ دَ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) شمس قیس گوید: کافی است اعجمی که در وصل بدل همزه ٔ ملینه در لفظ آرند چنانکه بندگک و بندگی و بندگان و دایگک و دایگی و دایگان . (المعجم فی معاییراشعارالعجم ص 172). و رجوع به حروف بدل و «گ » شود.
-
حرف بستانی
لغتنامه دهخدا
حرف بستانی . [ ح ُ ف ِ ب ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی حُرف . رجوع به حُرف و حرف بابلی شود.
-
حرف پابرهوا
لغتنامه دهخدا
حرف پابرهوا. [ح َ ف ِ ب َ هََ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سخن پوچ و بی پا و نااستوار. حرف سبک . (مجموعه ٔ مترادفات ص 209).
-
حرف پریشان
لغتنامه دهخدا
حرف پریشان . [ ح َ ف ِ پ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرف بی معنی . حرف بی ربط.
-
حرف پوچ
لغتنامه دهخدا
حرف پوچ . [ ح َ ف ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سخن بی معنی و بی هوده . حرف مفت .
-
حرف پیشین
لغتنامه دهخدا
حرف پیشین . [ ح َ ف ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حرف اضافه شود.
-
حرف تأسیس
لغتنامه دهخدا
حرف تأسیس . [ ح َ ف ِ ت َءْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) یکی از حروف قافیه است . شمس قیس گوید: الفی است که به حرفی متحرک پیش از رَوی ّ باشد چنانکه الف آهن و لادن و این الف را از بهر آن تأسیس خواندند که در تنسیق شعر آغاز و اساس قافیت از این حرف است و ...
-
حرف تحضیض
لغتنامه دهخدا
حرف تحضیض . [ ح َ ف ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در دستور زبان عرب مانند «هلا». رجوع به «هلا» و حرف به اصطلاح نحوی و کشاف اصطلاحات الفنون شود.
-
حرف تخصیص
لغتنامه دهخدا
حرف تخصیص . [ ح َ ف ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس گوید: راء و الفی است که دراواخر اسامی معنی تخصیص دهد چنانکه او را و شما را و اسب را و جامه را. (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 155). رجوع به «را» در همین لغت نامه شود. و در ص 177 زیر عنوان ح...
-
حرف ترتیب
لغتنامه دهخدا
حرف ترتیب . [ ح َ ف ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حرفی که از عدد اصلی ، عدد ترتیبی سازد، و آن «ام » است که درپایان اعداد فارسی درآید. شمس قیس آنرا حرف عدد نامیده گوید: میمی مفرد است که در اواخر اعداد تتمیم عدد (مقدم ) فایده دهد، چنانکه دوم و سوم و...
-
حرف تشبیه
لغتنامه دهخدا
حرف تشبیه . [ ح َ ف ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حرف شکل . حرف شبه . حرف شکل و شبه . شمس قیس در عنوان حرف شکل و شبه گوید: سین و الف و راء است که در اواخراسماء معنی تشکل و تشبه دهد به چیزی ، چنانکه شرمسارو نگونسار و گرز گاوسار و بمعنی موضع نیز باش...
-
حرف تصغیر
لغتنامه دهخدا
حرف تصغیر. [ ح َ ف ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاف و واو است ، چنانکه در مردک و پسرک . (المعجم ص 172). و در ص 182 آرد: حرف تصغیر و آن واوی است که بجای کاف استعمال کنند، چنانکه شاعر گفته است :چشم خوش تو که آفرین باد بروبا ما نظری نمیکند ای پسرو.ی...
-
حرف تعجب
لغتنامه دهخدا
حرف تعجب . [ ح َ ف ِ ت َ ع َج ْ ج ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حرف تعظیم . رجوع به حرف تعظیم شود.
-
حرف تعدیت
لغتنامه دهخدا
حرف تعدیت . [ ح َ ف ِ ت َ ی َ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حرفی که فعل لازم را متعدی سازد و آن الف و نون است . شمس قیس گوید: در اواخر اوامر صحیحه فایده ٔ تعدیت دهد، چنانکه بخندان و بگریان و برخیزان . (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 175).
-
حرف تعریف
لغتنامه دهخدا
حرف تعریف . [ ح َ ف ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ارتیکل . حرفی است که بر سر اسم درآید تا آنرا معین سازد،در برخی لغات حرف تعریف مذکر و مؤنث را نیز بیان کند مانند زبان فرانسه و در برخی دیگر فقط شخص آنرا معین سازد چون زبان عربی و انگلیسی ، و در برخ...