کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حردی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حردی
لغتنامه دهخدا
حردی . [ ح ُ دی ی ] (ع اِ) توی پیشین سقف که از نی بود. (مهذب الاسماء). هر دو نی یا دسته ٔ نی که بر آن گیاه بردی پیچیده بر دیوار نی پهنا نهند و نیز بندهای نی که بر تیرهای سقف اندازند. دسته ٔ نی . (مهذب الاسماء). حُردیة. ج ، حَرادی ّ. (مهذب الاسماء).
-
واژههای همآوا
-
هردی
لغتنامه دهخدا
هردی . [ هَِ دا ] (ع اِ) زردچوبه . (منتهی الارب ). هرداء. (اقرب الموارد). رجوع به هرداء شود.
-
هردی
لغتنامه دهخدا
هردی . [ هَُ دی ی ] (ع ص نسبی ) از هرد، رنگ کرده .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). زعفرانی . زردچوبه ای .
-
جستوجو در متن
-
حرادی
لغتنامه دهخدا
حرادی . [ ح َ دی ی ] (ع اِ) ج ِ حُردی ّ. بندهای نی که بر تیرهای سقف اندازند. حُردی ّ یکی . (منتهی الارب ).
-
حردیة
لغتنامه دهخدا
حردیة. [ ح ُ دی ی َ ] (ع اِ) حُردی ّ. (مهذب الاسماء).
-
هردیة
لغتنامه دهخدا
هردیة. [ هَُ دی ی َ ] (ع اِ) نی . (منتهی الارب ). ازهری آن را حِردی به حاء حطی داند و فقط لیث آن را به هاء هوز ضبط کرده است . (اقرب الموارد). || دسته ٔ نی که بر آن گیاه بردی پیچیده بر پهنای دیوار می بندند. (منتهی الارب ).