کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حرانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ ح َرْ را ] (اِخ ) عبدالقادربن عبدالقاهربن عبدالمنعم بن محمدبن حمدبن سلامة حرانی ، ملقب به ناصح الدین و مکنی به ابوالفرج ، مفتی حنبلی . در 564 هَ . ق . متولد شده و در 634 هَ . ق . درگذشته است . او راست : المذهب المنضد فی مذهب احمد. مناسک الح...
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ ح َرْ را ] (اِخ ) عبداللطیف بن عبدالمنعم بن علی بن نصر حرانی ، مکنی به ابوالفرج حنبلی محدث . در 672 هَ . ق . درگذشت . او راست : ثمانیةالنجیب در حدیث . سباعیات النجیب . (هدیة العارفین ج 1 ص 616).
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ ح َرْ را ] (اِخ ) عبدالمنعم بن نصربن یعقوب بن احمدبن علی مقری ، مکنی به ابومطهر حرانی جوباری شامکانی . از اهل اصفهان از محله ٔ حران که از محال جوبار است ، می بود. و شامکان از قرای نیشابور است . وی شیخی صالح و اهل خیر بود. از جد مادری خود اب...
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ ح َرْ را ] (اِخ ) علی بن علان بن عبدالرحمان حرانی حافظ، مکنی به ابوالحسن . او راست : «تاریخ الجزیرة». و از ابویعلی موصلی و ابوبکر محمدبن احمدبن شیبة البغدادی و ابوبکر محمدبن علی الباغندی و محمدبن جریر و از ابوالقاسم بغوی و از ابوعروبه ٔ حرا...
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ ح َرْ را ] (اِخ ) علی بن عمربن احمدبن عماربن عبدوس حرانی فقیه حنبلی واعظ. متولد 501 هَ . ق . و متوفی 556 هَ . ق . او راست : تفسیر قرآن . مجالس الوعظ. المذهب فی المذهب . (هدیة العارفین ج 1 ص 698).
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ ح َرْ را ] (اِخ ) عمربن یونس . یکی از اطبای اندلس و برادر احمدبن یونس است . در عصر عبدالرحمان ناصربا برادرش به بغداد رحلت نموده ، از ثابت بن سنان بن ثابت بن قره فن طبابت ، و از ابن وصیف علم کحالت را آموخته به میهن خود بازگشت و به احترامات و...
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ ح َرْ را ] (اِخ ) کلاب بن حمزه ، مکنی به ابوالهندام نحوی . ابن ندیم در فهرست گوید: در خدمت قاسم بن عبداﷲ درآمد و او را ستود. او راست : الاراکة. الجامع فی النحو. ما تلحن فیه العامة. (هدیة العارفین ج 1 ص 838).
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ ح َرْ را ] (اِخ ) محب الدین ابوالبرکات عبدالسلام حرانی . او راست : «المنتقی فی الاحکام الشرعیة من کلام خیرالبریة» که با شرح آن مسمی به «نزل من أتقی بکشف احوال المنتقی » مرتب بر یک فاتحه و سه افادة و خاتمه در هند به سال 1292 هَ . ق . چاپ شد...
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ ح َرْ را ] (اِخ ) مخلدبن یزید، مکنی به ابوالحسن یا ابویحیی . از ثوری و ابن جریج روایت کند. و عبدالحمیدبن محمد حرانی از وی روایت کند. در 193 هَ . ق . درگذشت . (سمعانی ).
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ ح َرْ را ] (اِخ ) یکی از مشاهیر پزشکان اسلام است . در اواسط قرن سوم هجری در زمان محمدبن عبدالرحمان از ملوک اموی اندلس میزیسته است . اصلاً حرانی بوده به اندلس رفته و در قرطبه مسکن گزیده ، برای تسکین دردها شربتی مؤثر ترکیب نموده که موجب شهرت...
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ ح َرْ را ] (اِخ )احمدبن عبداﷲبن میسرة. ساکن نهاوند بود و از یحیی بن سلیمان روایت کند. حدیثهای مخدوش دارد. (سمعانی ).
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ ح َرْ را ] (ص نسبی )نسبت به حران . عده ای از رجال بدین نسبت شهرت دارند.ولیکن فیروزآبادی در قاموس گوید: و النسبة الیه [ حران ] حرنانی و لاتقل حرانی و ان کان قیاساً، و شارح زبیدی و یاقوت گویند: این مانند آن است که نسبت به مانی را منانی گویند ...
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ ح َرْ را] (اِخ ) ابن شعبه . رجوع به حسن بن علی بن حسین شود.
-
حرانی
لغتنامه دهخدا
حرانی . [ح َرْ را ] (اِخ ) سنان بن ثابت بن قرة پزشک حرانی ، مکنی به ابوسعید. در 331 هَ . ق . در بغداد درگذشت . مسیحی بود و اسلام آورد. او راست : رساله ای برای ابن رایق .رساله ای برای ابوالحسن علی بن عیسی . رساله ای در اخبار نیاکان خودش . رساله ای در ...
-
واژههای مشابه
-
علی حرانی
لغتنامه دهخدا
علی حرانی . [ ع َ ی ِ ح َرْ را ] (اِخ ) ابن حسین بن علی بن علان بن عبدالرحمان ، مشهور به ابن حرانی و مکنّی به ابوالحسن . محدث و مورخ و اهل خراسان بود. وی در سال 355 هَ . ق . درگذشت . او راست : تاریخ الجزیرة. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 76) (از هدیةالعار...