کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حرامها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حرامها
لغتنامه دهخدا
حرامها. [ ح َ ] (اِ) ج ِ حرام . محارم . (تاریخ بیهقی ).
-
جستوجو در متن
-
فحش
لغتنامه دهخدا
فحش . [ ف ُ ] (ع مص ) از حد درگذشتن در بدی . || درگذشتن از حد در جواب و ستم کردن در آن . (منتهی الارب ). دشنام . سقط. ناسزا. با دادن یا شنیدن صرف شود. (یادداشت بخط مؤلف ). نافرجام گفتن . (مجمل اللغه ) : پاک است ز فحش ها زبانم همچون ز حرامها ازارم . ...
-
تجرم
لغتنامه دهخدا
تجرم . [ ت َ ج َ ر رُ ] (ع مص ) تمام شدن سال . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). گذشتن سال . (اقرب الموارد). گذشتن سال و تمام شدن آن . (قطر المحیط) : دمن تجرم بعد عهد انیسهاحجج خلون حلالها و حرامها. لبید (از اقرب الموارد).|| گذشتن شب و تمام گردیدن و ک...
-
ابوداود
لغتنامه دهخدا
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) سجستانی . سلیمان بن اشعث بن اسحاق بن بشیربن شدادبن عمروبن عمران السجستانی الازدی بالولاء. اصل او از سیستان و مولد او به سال 202 هَ . ق . بود. وی در اوان صِبا به نیشابور بودو با فرزندان اسحاق بن راهویه به یک دبستان سبق میخوان...