کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حدال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حدال
لغتنامه دهخدا
حدال . [ ح َ ] (اِخ ) جائی است در شام . (منتهی الارب ). رجوع به حدالی شود.
-
حدال
لغتنامه دهخدا
حدال . [ ح َ ] (ع اِ) درختی است . (منتهی الارب ). رجوع به حدالی شود.
-
حدال
لغتنامه دهخدا
حدال . [ ح ُ ] (اِخ ) شعبه ای از قبیله ٔ حنیکة منشعب از بنی اشعر. (تاریخ قم ص 283). بنوحدال یا بنوحدالة قبیله ای است . (منتهی الارب ).
-
حدال
لغتنامه دهخدا
حدال .[ ح ُ ] (ع ص ) املس . هموار: قوس حدال ؛ کمانی که یکی از سرهای برگشته ٔ آن راست شده باشد. (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
هدال
لغتنامه دهخدا
هدال . [ هََ ] (ع اِ) شاخ سر فرود آورده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
هدال
لغتنامه دهخدا
هدال .[ هَِ ] (ع اِ) ج ِ هدالة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به هدالة شود.
-
جستوجو در متن
-
حدالی
لغتنامه دهخدا
حدالی . [ ح َ لا ] (اِخ ) نام درختی است در بادیه . (معجم البلدان ). || موضعی میان شام و بادیه ٔ کلب معروف به سماوة که از آن ِ بنی کلب است و در شعر متنبی یاد شده است . و برخی آنرا حدال بدون الف مقصوره یاد کرده اند. (معجم البدان ).
-
حنیکه
لغتنامه دهخدا
حنیکه . [ ح َ ک َ ] (اِخ ) بنی اشعر را بسه قبیله نسبت میکنند: حنیکه و رکب و بنوناحیه . و باز قبیله ٔ حنیکه منشعب میشوند بدین شعوب مذکوره و قبایل مسطوره : جیله . آسن . سائبه . مراطه . زعانج . بنومجیده . حنیک . سدوس . ثابر. حدال . حشان . دودانک (دودنک ...