کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حجین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حجین
لغتنامه دهخدا
حجین . [ ح َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. شاعری از عرب . رجوع به عقدالفرید ج 3 ص 305 چ محمد سعیدالعریان شود.
-
حجین
لغتنامه دهخدا
حجین . [ ح ُ ج َ ] (اِخ ) ابن المثنی . ابوعمر.تابعی است .
-
حجین
لغتنامه دهخدا
حجین . [ ح ُ ج َ ] (اِخ ) ابن المثنی . محدث است . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
هجین
لغتنامه دهخدا
هجین . [ هََ] (ع ص ) ناکس . (منتهی الارب ). لئیم . (اقرب الموارد). || فرومایه از هر چیز. (منتهی الارب ). || آن که پدرش آزاد و مادرش پرستار باشد. (منتهی الارب ). عربی که کنیززاده باشد و ازهری گوید: هجین کسی است که پدرش عرب و مادرش کنیزی غیرمحصنه بود و...
-
هجین
فرهنگ فارسی معین
(هَ) [ ع . ] (ص .) 1 - لیئم ، ناکس . 2 - آن که پدرش آزاد و مادرش کنیز باشد.
-
جستوجو در متن
-
ابوعمر
لغتنامه دهخدا
ابوعمر. [ اَ ع ُ م َ ] (اِخ ) حجین بن المثنی . از روات حدیث است .