کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حجیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پرحجم
واژگان مترادف و متضاد
بزرگ، حجیم، دستوپاگیر، گنده ≠ کمحجم
-
جسیم
واژگان مترادف و متضاد
پرحجم، تناور، تنومند، حجیم، عظیمالجثه
-
bread crumb
مغز نان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] قسمت نرم و اسفنجی داخل نانهای حجیم
-
voluminous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حجم زیاد، حجیم، بزرگ، فراوان، انبوه، مفصل، جسیم
-
huger
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هجری، کلان، عظیم الجثه، حجیم، سترگ، گنده، تنومند، یکدنیا
-
external swell
بادکردگی خارجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگیهای حجیم و نامنظم بر روی سطح خارجی و گوشههای قطعۀ ریختگی
-
internal swell
بادکردگی داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگیهای حجیم و نامنظم بر روی سطح داخلی و گوشههای قطعۀ ریختگی
-
huge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بزرگ، کلان، عظیم الجثه، حجیم، سترگ، گنده، تنومند، یکدنیا
-
پُف کِردن
لهجه و گویش بختیاری
pof kerdan 1. فوت کردن، دمیدن هوا از دهان؛ 2. ورم کردن، حجیم شدن.
-
mould drop
ماسهریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگی حجیم و نامنظمی با ظاهر شکننده در لبههای کناری یا گوشههای قطعۀ ریختگی که بخش کندهشدهای از دیوارۀ قالب به آن چسبیده است
-
raised sand
ماسهکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگیهای حجیم و نامنظم با ظاهر شکسته در سطح پایینی قطعۀ ریختگی که عموماً به دلیل انبساط ماسه یا کوبش ناکافی آن به وجود میآید
-
broken core
ماهیچهشکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگیهای حجیم و نامنظم با ظاهر شکسته در بخشهای خالی قطعۀ ریختگی که به علت شکسته شدن ماهیچه در درون قالب به وجود میآید
-
core shrinkage
تنجش ماهیچهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] نوعی عیب حاصل از تنجش که سبب ایجاد حفرۀ انقباضی در نقاط حجیم قطعه و در مجاورت ماهیچهها میشود
-
special waste
پسماند خاص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پسماندی که نیاز به جمعآوری و انتقال جداگانه دارد، مانند پسماندهای خطرناک خانگی و پسماندهای حجیم
-
swelling corrosion
خوردگی تورمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی در مصالح ساختمانی غیرفلزی و آلی که در نتیجۀ واکنشهای شیمیایی در محلولهای آبی و تولید ترکیبات حجیم جدید در داخل ماده به وجود میآید