کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حجیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حجیا
لغتنامه دهخدا
حجیا. [ ] (اِخ ) ابن ثوربن ابی حارثةبن عبدالمدان بن جندل بن نهشل بن دارم بن عمروبن تمیم . مادرش رمیلة نهمی کنیز بود واز ثور چهار فرزند، در جاهلیت بنام : رباب و حجیا و سویط و اشهب بزاد و همه اسلام آوردند. رجوع به الاصابه ج 1 ص 110 و ج 2 ص 59 شود.
-
حجیا
لغتنامه دهخدا
حجیا. [ ح ُ ] (ع اِ) غلبه در فطانت . (منتهی الارب ). حجوا.
-
حجیا
لغتنامه دهخدا
حجیا. [ ح ُ ج َی ْ یا ] (ع اِ) چیستان . پردک . (مهذب الاسماء). بردک . لغز. اغلوطة: حجیاک ما فی یدی ؛ مانند: اخرج ما فی یدی و لک کذا. (از منتهی الارب ). || آن کس که محاجاة کند: انا حجیاک فی هذا؛ ای من یحاجیک . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
هجیع
لغتنامه دهخدا
هجیع. [ هََ ] (ع اِ) پاره ای از شب . مضی هجیع من اللیل . (منتهی الارب ).
-
هجیع
لغتنامه دهخدا
هجیع. [ هَُ ج َ ] (اِخ ) ابن قیس . صحابی است . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
حجوی
لغتنامه دهخدا
حجوی . [ ح َ وا ] (ع اِ) غلبه در فطانت . (منتهی الارب ). حُجیا. (منتهی الارب ).
-
بردک
لغتنامه دهخدا
بردک . [ ب َ دَ ] (اِ) افسانه . (برهان ) (ناظم الاطباء). لغز. چیستان . (برهان ). افسانه . اغلوطبود که از یکدیگر پرسند. احجیه . (مهذب الاسماء). و بعربی لغز گویند. حجیا. (یادداشت مؤلف ) : زبردکهای دورادور بسته که از فکرش دل داناست خسته . امیرخسرو.بعضی...
-
اغلوطه
لغتنامه دهخدا
اغلوطه . [ اُ طَ ] (ع اِ) سخن غلط. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سخنی که در آن غلط باشد. (از اقرب الموارد). || کلام که بدان کسی را بغلط اندازند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آنچه مردم را در غلط افکند. (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ). چیزی یا سخنی که به...