کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حجله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
حِجله
لهجه و گویش تهرانی
استوانه چوبی آینه کاری که برای جوان ناکام فوت کرده سر کوچه میگذارند
-
جستوجو در متن
-
بیت العروس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بَیتالعروس] [قدیمی] beyytol'arus حجله.
-
حجال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ حَجَلَة] [قدیمی] hejāl = حجله
-
هِنجِلَه
لهجه و گویش بختیاری
henjela حجله.
-
حَنجله
لهجه و گویش تهرانی
حجله
-
حنجله خونه
لهجه و گویش تهرانی
حجله خانه
-
ابوالعباس
لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) ابن ابی حجله ، احمدبن یحیی . رجوع به ابن ابی حجلة احمد... شود.
-
جلوهگاه
واژگان مترادف و متضاد
۱. حجلهخانه، حجله ۲. تجلیگاه
-
رى نُما
لهجه و گویش بختیاری
ri-nomâ رونما، هدیهاى که داماد در حجله هنگامدیدن روى عروس به او مىدهد.
-
ابوالعباس
لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) احمدبن یحیی بن ابی حجله تلمسانی . رجوع به احمد... و رجوع به ابن ابی حجله ... شود.
-
حجل
لغتنامه دهخدا
حجل . [ ح َ ج َ ] (ع اِ) ج ِ حجلة. [ ح َ ج َ ل َ ] .
-
حجل
لغتنامه دهخدا
حجل . [ ح ُج َ ] (ع اِ) ج ِ حِجلَة. (غیاث اللغات ، از لطائف ).
-
پیش باز و پاانداز
لهجه و گویش تهرانی
گوسفند سر بریدن جلوی پای عروس و بردن به حجله خانه
-
تأریک
لغتنامه دهخدا
تأریک . [ ت َءْ] (ع مص ) تأریک حجله ؛ پوشیدن و آراستن حجله را به اریکه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تأریک عروس ؛ پوشاندن وی را بر اریکه . (از قطر المحیط).