کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حجرالعقاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حجرالعقاب
لغتنامه دهخدا
حجرالعقاب . [ ح َ ج َ رُل ْ ع ُ ] (ع اِ مرکب ) حجرالنسر. حجرالبشر. حجرالیسر. اکتمکت . حجر البحری . حجرالبهت . حجرالولادة. حجرالماسکة. حمداﷲ مستوفی در نزهة القلوب گوید: حجر عقاب مانند دانه ٔ خرمای هندی است در آشیان عقاب میباشد چون عقاب ماده را خایه نه...
-
جستوجو در متن
-
حجرالیسر
لغتنامه دهخدا
حجرالیسر. [ ح َ ج َ رُل ْ ی ُ ] (ع اِ مرکب ) مصحف حجرالنسر است . رجوع به حجرالنسر و حجرالولادة و حجرالعقاب شود.
-
حجرالماسکه
لغتنامه دهخدا
حجرالماسکه . [ ح َ ج َ رُل ْ س ِ ک َ ] (ع اِ مرکب ) اکتمکت .حجرالبهت . حجرالعقاب . حجرالنسر. یسر . رجوع به حجرالولادة و حجر العقاب شود.
-
حجرالنسر
لغتنامه دهخدا
حجرالنسر. [ ح َ ج َ رُن ْ ن َ ] (ع اِ مرکب ) حجرالعقاب . اکتمکت . حجرالماسکة. ایاطیطس اطسموط. حجر الولادة. حجر البهت . یسر. گن ابلیس . (برهان قاطع). صاحب تحفه ٔ حکیم مؤمن در ذیل کلمه ٔ حجرالیسر گوید: سنگی است سفید و مدور و صاف و از حجاز خیزد و قسمی ...
-
اکت مکت
لغتنامه دهخدا
اکت مکت . [ اَ ک ِ م َک ِ ] (معرب ، اِ) دانه ٔ سیاه و بسیار سخت به بزرگی جوزبوا که حجرالولادة خوانند چه هرگاه زنی دشوار زاید در زیر وی دود کنند به آسانی خلاص شود و آنرا به شیرازی گن ابلیس یعنی ، خایه ٔ شیطان گویند و اگر بر درختی بندند که میوه ٔ آن نا...
-
یسر
لغتنامه دهخدا
یسر. [ ی ُ ] (اِ) مرجان سیاه . حجرالعقاب . حجرالنسر. حجرالماسکة. حجرالبهت . اکتمکت . دانه های سیاهی که از آن سبحه کنند. (یادداشت مؤلف ). || چوب درخت بان را گویند که چون محکم و تیره رنگ و معطر است از آن در ساختن تسبیح و منبت کاری استفاده می کنند. از ...
-
حجرالولادة
لغتنامه دهخدا
حجرالولادة. [ ح َ ج َ رُل ْ وِ دَ ] (ع اِ مرکب ) حجرالعقاب . اکتمکت . گن ابلیس . حجرالنسر. حجر البحری . حجرالبهت . حجرالنسا. حجرالماسکة. حجرالیسر. ایاطیطس .صاحب تحفه در ذیل کلمه ٔ حجرالیسر گوید: سنگی است سفید و مدور و صاف و از حجاز خیزد و قسمی از اکت...
-
عقاب
لغتنامه دهخدا
عقاب . [ ع ُ ] (ع اِ) مرغی است و عقاب تیزچنگال . (منتهی الارب ). مرغ شکاری سیاه . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). پرنده ای است از جوارح و چنگال داران که عرب آن را کاسر نامد. و گویند عقاب «سیّد» پرندگان است و نسر «عریف » آنها. عقاب را «خداریة» نیز نامن...