کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حجازی نیازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حجازی نیازی
لغتنامه دهخدا
حجازی نیازی . [ ح ِ ی ِ ] (اِخ ) صاحب جامع اللغات منظوم . (کشف الظنون و فهرست سپهسالار ج 2 ص 221 و فهرست کتابخانه ٔ دانشگاه ج 2 ص 444). رجوع به نیازی شود.
-
واژههای مشابه
-
علی حجازی
لغتنامه دهخدا
علی حجازی . [ ع َ ی ِ ح ِ ] (اِخ ) ابن حسن بن عجلان بن رمیثه ٔ حسنی حجازی ، مکنّی به ابوالقاسم . وی از اشراف حجاز بود و در سال 807 هَ . ق . متولد شد و در سال 845 هَ . ق . از طرف برادر خود برکات به امارت مکه رسید، ولی بر اثر فتنه ای که بین آن دو برپا ...
-
علی حجازی
لغتنامه دهخدا
علی حجازی . [ ع َ ی ِ ح ِ ] (اِخ ) ابن محمد حجازی قاینی . حکیم و طبیب بود (456 - 546 هَ . ق .). او راست : 1 - رسائل فی الطب . 2 - کتاب فی الحکمة. 3 - کتاب فی مفاخرالاتراک . (ازمعجم المؤلفین بنقل از تاریخ الحکماء بیهقی ص 139).
-
علی حجازی
لغتنامه دهخدا
علی حجازی . [ ع َ ی ِ ح ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمد حجازی سقطی حنفی ، ملقّب به نورالدین . صوفی بود. او راست : کشف تاج التراجم من دائرة الجود و المراحم ابن عربی ، که در سال 907 هَ . ق . از تألیف آن فراغت یافت . (از معجم المؤلفین بنقل از هدیةالعارفین ...
-
علی حجازی
لغتنامه دهخدا
علی حجازی . [ ع َ ی ِ ح ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن عبدالرحمان بن عراق شامی حجازی شافعی کنانی ، مشهور به ابن عراق و ملقّب به سعدالدین . فقیه و قاری و محدث و مورخ بود. در سال 907 هَ . ق . در ساحل بیروت متولد شد و در سال 963 هَ . ق . در مدینه درگذشت ....
-
علی حجازی
لغتنامه دهخدا
علی حجازی . [ ع َ ی ِ ح ِ ] (اِخ ) ابن ناصربن محمدبن احمد بلبیسی مکی شافعی حجازی ، ملقّب به علاءالدین و مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن ناصر. وی محدث و مفسر و فقیه و اصولی بود. در سال 841 هَ . ق . در مکه متولد شد و در سال 915 هَ . ق . در قید حیات بو...
-
طین حجازی
لغتنامه دهخدا
طین حجازی . [ ن ِ ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) انجبار. (ابن البیطار).
-
حجازی شهاب
لغتنامه دهخدا
حجازی شهاب . [ ح ِ ی ِ ش ِ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن رمضان مکی ، معروف به شهاب حجازی . ابوالعباس شاعر متوفی (840 هَ . ق .). او راست : دیوان شعر و «اللمع الشهابیة من البروق الحجازیة» و شاید این نیز دیوان شعر باشد. (اسماء المؤلفین ج 1 ص 125).
-
حجازی شهاب
لغتنامه دهخدا
حجازی شهاب . [ ح ِ ی ِ ش ِ ] (اِخ ) شهاب الدین احمدبن محمدبن علی انصاری خزرجی معروف بحجازی . از شیوخ ادب مصر بود. در قاهره بسال 790 هَ . ق . متولد و همانجا بسال 875 درگذشت . شعر و موسیقی نیکو میدانست . حدیث و فقه و لغت بیآموخت و تدریس کرد. او راست : ...
-
حجازی عدوی
لغتنامه دهخدا
حجازی عدوی . [ ح ِ ی ِ ع َ ] (اِخ ) (شیخ ...) فرزند عبدالمطلب عدوی . او راست : حاشیه بر شرح شیخ محمدالامیر مالکی در فقه مالک ، بسال 1201 هَ . ق . ازتألیف آن فراغت یافت و با حاشیه ٔ امیر بنام ضوء الشموع ، یکجا در دو جلد بسال 1304 چاپ شده است و نیز او...
-
حجازی واعظ
لغتنامه دهخدا
حجازی واعظ. [ ح ِ ی ِ ع ِ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن عبداﷲ اکراوی قلقشندی معروف به محمد حجازی واعظ. فقیهی عالم بتفسیر و حدیث بود، در منزل اکری (از منازل حجاج مصر در راه مکه ) در 957 هَ . ق . متولد گشت و در قلقشنده سکونت داشت و در قاهره در 1035 هَ . ق . د...
-
حجازی کاتب
لغتنامه دهخدا
حجازی کاتب . [ ح ِ ی ِ ت ِ ] (اِخ ) ابن احمدبن حجازی دیر قطای صفی الدین . کاتب و ادیب بود. او راست :قل للمطایا قد بلغت النقا فهنها یا صاح بالملتقی و قد علا بالنقا عاشق کان لطیف الملتقی شیقا و قد محا الوصل حدیث الجفاحتی کأن الهجر لن یخلقا.کمال جعفر گ...
-
علی حجازی
لغتنامه دهخدا
علی حجازی . [ ع َ ی ِ ح ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن ابراهیم حجازی شافعی سقطی . رجوع به علی سقطی شود.
-
حسن حجازی
لغتنامه دهخدا
حسن حجازی . [ ح َ س َ ن ِ ح ِ ] (اِخ ) ابن علی عوض بدری ، مکنی به ابوالفضائل ازهری . در مصر به سال 1131 هَ . ق . درگذشت . او راست : اجماع الاناس و دیوان و شش کتاب دیگر که در هدیةالعارفین (ج 1 ص 297) یاد شده است .