کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حجابة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حجابة
لغتنامه دهخدا
حجابة. [ ح ِ ب َ ] (ع مص ) رجوع به حجابت شود.
-
واژههای همآوا
-
حجابت
واژگان مترادف و متضاد
پردهداری، حاجبی
-
حجابت
فرهنگ فارسی معین
(حِ بَ) [ ع . حجابة ] (اِمص .)1 - پرده - داری . 2 - دربانی .
-
حجابت
لغتنامه دهخدا
حجابت . [ ح ِ ب َ ] (ع مص ) شغل حاجب . بوابی . خطه ٔ حاجب . مرتبتی از مراتب خدمتگزاران پادشاهی . پرده داری . سدانت . || دربانی . حجابت کعبه ؛ سدانت آن . قال افمن اهل الحجابة انت قال لا. (انساب سمعانی ورق 8). || بازداشتن . (دستور اللغة ادیب نطنزی ) (د...
-
حجابت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: حجابة] [قدیمی] hejābat شغل حاجب؛ پردهداری؛ دربانی.
-
جستوجو در متن
-
حجابت
فرهنگ فارسی معین
(حِ بَ) [ ع . حجابة ] (اِمص .)1 - پرده - داری . 2 - دربانی .
-
شواغل
لغتنامه دهخدا
شواغل . [ ش َ غ ِ ] (ع اِ) ج ِ شغل . (غیاث اللغات ) (یادداشت مؤلف ). اما در فرهنگهای عربی ج ِ شغل اَشغال و شُغول آمده است . رجوع به منتهی الارب و اقرب الموارد شود. || (ص ، اِ) ج ِ شاغله ، به معنی در کار دارنده و گرفتاری : چون ملک خراسان بر سلطان قرا...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن جابربن داود البلاذری ، مکنی به ابوالحسن و بعضی ابوبکر گفته اند. وی از مردم بغداداست و صولی نام او در ندماء متوکل علی اﷲ آورده است و وفات او باواخر روزگار خلافت المعتمد علی اﷲ بود و بعید نیست که وی اوائل ایام معتضد ع...
-
بازداشتن
لغتنامه دهخدا
بازداشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) (اپاک داشتن )، منع نمودن باشد. (برهان ) . (ترجمان القرآن ). ممانعت . (زوزنی ). منع کردن . (آنندراج ). عَصر. غَرض . عَفس . عَفک . عُرَس . عَجس . تعکیظ. اِلتحاص . صَری . اجذا. اِعتام . عَذب . اِعدام . اِعذاب . صَبن . تعجیز...