کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حتکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حتکن
واژهنامه آزاد
[حُ کَ] دهستان زیبایی در مشرق شهرستان زرند کرمان، با مرکزیت روستایی به همین نام.
-
جستوجو در متن
-
کهنوج
لغتنامه دهخدا
کهنوج . [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حتکن است که در بخش زرند شهرستان کرمان واقع است و200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
ده احمد
لغتنامه دهخدا
ده احمد. [ دِه ْ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان . واقع در 14هزارگزی خاور زرند. سکنه ٔ آن 110 تن می باشد. آب آن از قنات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
درآب
لغتنامه دهخدا
درآب . [ دَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان ، در 42هزارگزی شمال خاوری زرند. سر راه مالرو خانوک به زاور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
درآدمی
لغتنامه دهخدا
درآدمی . [ دَ دَ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان ، در 34هزارگزی شمال خاوری زرند سر راه مالرو خانوک به راور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
ده میلان
لغتنامه دهخدا
ده میلان . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان . واقع در 67هزارگزی شمال خاوری زرند. سکنه ٔ آن 105 تن . آب آن از چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
حسین آباد
لغتنامه دهخدا
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ](اِخ ) دهی است از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان . هفتادهزارگزی شمال خاوری زرند. سر راه مالرو چترود به راور. کوهستانی . سردسیر. سکنه 60 تن . زبان فارسی . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، حبوبات . شغل اهالی زراعت . راه مالرو...
-
رودخونی
لغتنامه دهخدا
رودخونی . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حتکن بخش جبال بارز از شهرستان کرمان واقع در 50هزارگزی شمال شرقی زرند و 2هزارگزی باختر راه مالرو خانوک به راور. دارای 15 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
رق آباد
لغتنامه دهخدا
رق آباد. [ رُ ] (اِخ ) دهی از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان . سکنه ٔ آن 348 تن است . آب آن از چشمه . محصول عمده ٔ آنجا غلات و حبوب . صنایع دستی زنان آنجا قالیبافی با نقشه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
خمرودوئیه
لغتنامه دهخدا
خمرودوئیه . [ خ ُ ئی ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حتکن زرند شهرستان کرمان . واقع در 52 هزارگزی شمال خاوری زرند و پنج هزارگزی باختر راه مالرو چترود راور. این دهکده کوهستانی است با آب و هوای سردسیر که محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و راه ما...
-
گورچوئیه
لغتنامه دهخدا
گورچوئیه . [ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 36 هزارگزی جنوب خاوری زرند، سر راه فرعی خانوک به چترود. دامنه و معتدل است و 197 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و راه آن ...
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان ، واقع در 66هزارگزی جنوب خاوری زرند و 6هزارگزی راه فرعی زرند، راور. کوهستانی و سردسیر و دارای 159 تن سکنه است . آب از قنات دارد. محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی ...
-
باب گهر
لغتنامه دهخدا
باب گهر. [ گ ُ هََ ] (اِخ ) دهی از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان در 28هزارگزی شمال خاوری زرند و 12هزارگزی خاور راه مالرو زرند - راور. کوهستانی ، سردسیر. دارای 342 تن سکنه است . آب آن از قنات است . محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت ، صنایع دستی قال...
-
خانوک
لغتنامه دهخدا
خانوک . (اِخ ) دهی است از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان . واقع در25 هزارگزی خاوری زرند و 18 هزارگزی شمال راه فرعی زرند - کرمان ، ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر. دارای 874 تن سکنه که شیعی مذهب و فارسی زبانند. این ده از قنات و چشمه مشروب میشود. و ...