کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حبیبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) ام موسی . سریه ای از سراری علی (ع ). رجوع به ام موسی شود.
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابراهیم . رجوع به حبیبة دخت عز ابراهیم شود.
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابوسفیان . ابوعمر آورده است : که ابان بن صمعة از محمدبن سیرین از حبیبة دخت ابی سفیان روایتی راجع به پاداش پدر و مادری که سه فرزند ایشان مرده باشد آورده ، و گفته است که : کسی برای ابوسفیان دختری به نام حبیبة یاد نکرده و گ...
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابوشریق . رجوع به حبیبة دخت شریق شود.
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابوعامر راهب است . وی خواهر حنظله ٔ غسیل الملائکة است . ابن سعد او را در زمره ٔ بیعت کنندگان شمرده است .
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابی امامة اسعدبن زرارة. سهل بن حنیف او را تزویج کرد و ابوامامة اسعدبن سهل ازو متولد گشت و پیغمبر او را به نام جد مادریش اسعد نامید و ابوامامة کنیت داد. خواهر حبیبة رفاعة نام داشت و زن نبیطبن جابر از بنی مالک بن نجار بود....
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابی تُجراة یا تَجراة یا تُجزاءالفهریة. صحابیه است . ابن عبدالبر گوید: شیبیه ٔ عبدریه ٔ مکیة است . صفیه بنت شیبیة از او روایت کند. حدیث : «اسعوا یا اصحابی فان اﷲ کتب لکم السعی » را او روایت کرده . شافعی و طحاوی نیز این حد...
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابی خلف . محدثة است . کتاب صوم و فوائدی از حدیث جعفربن محمد به سال 660 هَ . ق . بر او قرائت شده است . (اعلام النساء ج 1 ص 201 از مجموعه ٔ خطی شماره ٔ 82 در کتابخانه ٔ ظاهریة به دمشق ).
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابی نخراةالفهریة. رجوع به حبیبة دخت ابی تجراة شود.
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ام حبیبة. رجوع به حبیبة دخت عبداﷲبن حجیر شود.
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت جحش . ابن سعد گوید: کنیتش ام حبیبة است و او خواهر زینب دخت جحش بود. و گویند زوجه ٔ عبدالرحمان عوف بود و هفت سال مستحاضه شد. ابن عبدالبر نقل کند که : کنیتش ام حبیب است ولی مشهور ام حبیبه میباشد. رجوع به الاصابه ج 8 ص 48 و...
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت حصین بن عبداﷲبن انس بن امیةبن زیدبن دارم . زوجه ٔ سائب بن ابی سائب بود. زبیربن بکار او را یاد کرده گوید: او مادر عبداﷲبن سائب بن ابی سائب بود، و عبداﷲ و پدر و مادرش صحابی بودند. (الاصابه ج 8 ص 48).
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت رسول اکرم (ص ). (قاموس الاعلام ترکی ).
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت زیدبن ابی زهیر انصاری . مقاتل در تفسیر آیه ٔ «الرجال قوامون علی النساء» گوید: زید لطمه ای به صورت دختر خود حبیبه بزد و او را به نزد پیغمبر آورد، تاآخر داستان . رجوع به الاصابة ج 8 ص 48 و ج 3 ص 28 شود.
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت زیدبن خارجة الخزرجیة. صاحب قاموس الاعلام ترکی نام پدرش را چنین آورده ، و صحیح خارجةبن زید است .