کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حبة حلوة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
pellet cooler
حبهخنککن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] دستگاهی که در آن به کمک دمیدن گاز بر روی نوار نقاله عمل خنک کردن یا خشک کردن حبههای جامد انجام میشود
-
domain protein
پروتئین حبهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] هر پروتئینی که از یک یا چند حبۀ متمایز تشکیل شده است
-
domain antibody, dAb
پادتن حبهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] تکهای از پادتن به طول حدوداً 110 آمینواسیدی که دستکاری شده تا بتواند فقط شامل اولین حلقۀ پپتیدی حبۀ زنجیرۀ سنگین (ناحیۀ VH) و نیز زنجیرۀ سبک (ناحیۀ VL) باشد، اما همچنان به پادگن همخوان متصل بماند
-
domain number variation
تغییر تعداد حبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] کاهش یا افزایش تعداد حبهها در یک پروتئین با وانهش یا دوتاشدگی یا درنهش بیانههای کُدگزار حبه در یک ژن ساختگی یا جدید که در بُرخوردگی بیانه در آزمایشگاه تولید شده است
-
domain-encoding exon
بیانۀ رمزگذار حبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] هر بیانهای از یک ژن هوهستهای که حبۀ خاصی از پروتئین همخوان را رمزگذاری میکند
-
حسن حبه جی
لغتنامه دهخدا
حسن حبه جی . [ ح َ س َن ِ ح َب ْ ب َ ] (اِخ ) رجوع به حسن بن حسین عربی شود.
-
حبة آتش (اخگر)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: habâtaš طاری: ---------- طامه ای: kolmeɂataš طرقی: habataš کشه ای: ----------- نطنزی: habâtiš
-
حَبه ،حپه،حب،حپک،حپ
لهجه و گویش تهرانی
دان، دانه(قند)، ( پزشکی) قرص،دانه انگور.
-
جستوجو در متن
-
حبةالحلوة
لغتنامه دهخدا
حبةالحلوة. [ ح َب ْ ب َتُل ْ ح ُ وَ ] (ع اِ مرکب ) انیسون اندلسی است . (ابن بیطار) (ذیل اقرب الموارد). رجوع به حبه حلوة شود.