کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حاکم ستمگر یا مستبد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
despot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستبد، حاکم مطلق، ستمگر، سلطان مستبد، ظالم
-
despots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستعمرات، حاکم مطلق، ستمگر، سلطان مستبد، ظالم
-
tyrant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستمگر، ظالم، جبار، حاکم ستمگر یا مستبد، سلطان ظالم، غاصب
-
tyrants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستمگران، ستمگر، ظالم، جبار، حاکم ستمگر یا مستبد، سلطان ظالم، غاصب
-
زورگو
واژگان مترادف و متضاد
جابر، ستمگر، قلدر، مستبد
-
خیره
لغتنامه دهخدا
خیره . [ رَ / رِ ] (ص ) بدخواه . بداندیش . نابکار. (ناظم الاطباء). ستمگر. آزاردهنده : ای گمره خیره چون گرفتی گمراهتری دلیل و رهبر. ناصرخسرو. || سرکش . لجوج . بی پروا. جنگجو. غضب آلود. مستبد و خودرأی . سخن نشنو. گستاخ . شوخ . بی شرم . بی آزرم . بیجا....