کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حافة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حافة
معنی
لبه , کنار , حاشيه , پرکردن , لب , طاقچه , برامدگي , مرز , خط الراس , خرپشته , نوک , مرز بندي کردن , شيار دار کردن , ديواره , قاب عينک , دوره دار کردن , زهوارگذاشتن , لبه داريا حاشيه دارکردن , مشرف , نزديکي , حدود , نزديک شدن , مشرف بودن بر
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
حافة
لغتنامه دهخدا
حافة. [ ف َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ حائف ، بمعنی ستمگر. || (اِخ ) نام موضعی است . (منتهی الارب ).
-
حافة
لغتنامه دهخدا
حافة. [ ف َ ] (ع اِ) کنار چیزی . کناره ٔ رود. ج ، حافات . (مهذب الاسماء). || حاجت . || سختی . شدّت . || گاو خرمن کوبی که بر کناره باشد و نسبت به گاوان همراه خود زیاده تر گردش دارد. (منتهی الارب ).
-
حافة
دیکشنری عربی به فارسی
لبه , کنار , حاشيه , پرکردن , لب , طاقچه , برامدگي , مرز , خط الراس , خرپشته , نوک , مرز بندي کردن , شيار دار کردن , ديواره , قاب عينک , دوره دار کردن , زهوارگذاشتن , لبه داريا حاشيه دارکردن , مشرف , نزديکي , حدود , نزديک شدن , مشرف بودن بر
-
واژههای مشابه
-
حافه
فرهنگ فارسی معین
(فِ) [ ع . ] (ص . اِ.) 1 - فرزندزاده . 2 - خدمتکار. ج . حفده .
-
واژههای همآوا
-
هافة
لغتنامه دهخدا
هافة. [ ف َ ] (ع ص ) ماده شتر زودتشنه شونده . (ناظم الاطباء). الناقة تعطش سریعاً. (قطر المحیط).
-
جستوجو در متن
-
خط الراس
دیکشنری فارسی به عربی
حافة
-
مرز بندی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حافة
-
قاب عینک
دیکشنری فارسی به عربی
حافة
-
دوره دار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حافة
-
زهوارگذاشتن
دیکشنری فارسی به عربی
حافة
-
لبه داریا حاشیه دارکردن
دیکشنری فارسی به عربی
حافة
-
مشرف
دیکشنری فارسی به عربی
حافة