کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حاشور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حاشور
لغتنامه دهخدا
حاشور. (فرانسوی ،اِ) هاشور. نوعی از خطوطباریک چون سایه ٔ کمرنگ در رسم و نقاشی . || حاشورزدن (در نقاشی ) .
-
واژههای همآوا
-
هاشور
لغتنامه دهخدا
هاشور. (فرانسوی ، اِ) رجوع به حاشور شود.
-
هاشور
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) حاشیه ، شیوه ای در نقاشی برای نشان دادن سایه و روشن تصاویر.
-
هاشور
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) پرداخت کردن .
-
هاشور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: hachure] hāšur خطوط موازی و نزدیک به هم که در طراحی، نقشهکشی یا حکاکی برای سایهروشن زدن یا مشخص کردن بخشهای مورد نظر به کار میرود.
-
جستوجو در متن
-
هاشور زدن
لغتنامه دهخدا
هاشور زدن . [زَ دَ ] (مص مرکب ) حاشور زدن . رجوع به حاشور شود.
-
هاشور
لغتنامه دهخدا
هاشور. (فرانسوی ، اِ) رجوع به حاشور شود.