کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حاد الطبع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
حاد الطبع
معنی
بد خلق , ترشرو , زود رنج , کج خلق
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
حاد الطبع
دیکشنری عربی به فارسی
بد خلق , ترشرو , زود رنج , کج خلق
-
واژههای مشابه
-
حَادَّ
فرهنگ واژگان قرآن
دشمنی کرد(از ریشه محادة به معنی تجاوز با مخالفت٬منع کردن و خودداري نمودن وشدت غضب است به حدي که عقل و تدبير آدمي را از بين ببرد )
-
حاد شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. وخیمشدن، خطیر شدن، خطرناک شدن، بحرانی شدن ۲. شدت یافتن، شدید شدن ۳. بغرنج شدن، پیچیده شدن، غامض شدن ۴. دشوار گشتن، مشکل شدن
-
شکمِ حاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ← شکم در حالت حاد
-
acute caries
پوسیدگی حاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← پوسیدگی پیشرونده
-
acute alcoholic myopathy
ماهیچهآسیبی الکلی حاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] حالتی ناشی از مصرف مفرط الکل که ویژگی آن تورم و درد و ضعف و چنگش ماهیچههاست متـ . ماهیچهآسیبی الکلی alcoholic myopathy
-
firmly nonexpansive mapping
نگاشت ناانبساطی حاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
acute arthritis
مفصلآماس حاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] مفصلآْماسی که با درد و گرما و قرمزی و ورم همراه است
-
acute abdomen
شکم در حالت حاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] وضعیتی در شکم که با درد ناگهانی و شدید همراه است و معمولاً به دلیل عفونت یا تورم یا سوراخ شدن احشا، مخصوصاً روده یا انسداد روده یا اختلال در خونرسانی احشای داخل شکم رخ میدهد متـ . شکمِ حاد شکم نیازمند جراحی، شکمِ جراحی surgical abdom...
-
acute viral infection
عفونت حاد ویروسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] عفونتی که در آن ویروس فعال است و علائم عفونت آشکار میشود
-
اشیاف احمر حاد
لغتنامه دهخدا
اشیاف احمر حاد. [ اَش ْ ف ِ اَ م َ رِ حادد ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) برای بیماریهای سلاق و جرب و سبل و حکه و کمنه و سیلان و غشاوه سودمند است ، هنگامی که امراض مزبور از سردی باشد. (از تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). و رجوع به ص 50 همان کتاب و ص 304 تحفه ش...
-
مسمومیت غذایی حاد
دیکشنری فارسی به عربی
تسمم
-
تیز(زاویه ء حاد
دیکشنری فارسی به عربی
حاد