کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حاجر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عنیق
لغتنامه دهخدا
عنیق . [ ع ُ ن َ ] (اِخ ) (ذات ...) آبیست در نزدیکی حاجر در یک میلی نشناش در طریق مکه از کوفه . (از معجم البلدان ).
-
قنوان
لغتنامه دهخدا
قنوان .[ ق َ ن َ ] (اِخ ) نام دو کوه است نزدیک حاجر و در مغرب آن از بنی مره . (از معجم البلدان ) (منتهی الارب ).
-
قروری
لغتنامه دهخدا
قروری . [ ق َ ] (اِخ ) موضعی است میان حاجر و نقره . (منتهی الارب ). رجوع به قَروری ̍ شود.
-
لقاطة
لغتنامه دهخدا
لقاطة. [ ل ُ طَ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک حاجر از منازل بنی فزاره . (از معجم البلدان ).
-
اکمة
لغتنامه دهخدا
اکمة. [ اَ ک َ م َ ] (اِخ ) پشته ای از پشته های اجا. || موضعی نزدیک حاجر که اکمةالعشرق گویند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
حاجری
لغتنامه دهخدا
حاجری . [ ج ِ ] (ص نسبی ) منسوب به حاجر، ابن خلکان گوید: «هذه النسبة الی حاجر و کانت بلدة بالحجاز لم یبق منها سوی الآثار...» از کسانی که بدین نسبت معروف اند عیسی بن سنجربن بهرام ... آتی الذکر است . رجوع به وفیات الاعیان ابن خلکان چ طهران ج 1 ص 436 شو...
-
علم بنی الصادر
لغتنامه دهخدا
علم بنی الصادر. [ ع َ ل َ م ُ ب َ نِص ْ صا دِ ] (اِخ ) کوهی است روبروی قیروان در مقابل حاجر. (از معجم البلدان ).
-
عباسیة
لغتنامه دهخدا
عباسیة. [ ع َب ْ با سی ی َ ] (اِخ ) کوهی است از رمل غربی خُزیمه به راه مکه تا بطن اغّر. ابوعبید سَکونی گوید بین سمیرا و حاجر الحسینیه است . (معجم البلدان ).
-
حامضة
لغتنامه دهخدا
حامضة. [ م ِ ض َ ] (اِخ ) چشمه ٔ آبی است مقابل چاه حُلوة واقع میان سمیراء و حاجر. ابوزیاد گوید: حامضة آبی است از آبهای بکربن کلاب . (معجم البلدان ).
-
ذوالزویل
لغتنامه دهخدا
ذوالزویل . [ ذُزْ زُ وَ ] (اِخ ) موضعی است از دیار عامربن صعصعة نزدیک حاجر. و آن از منازل حاج کوفه است . حارث بن عمرالفزاری گوید:حتّی استغاثوا بذی الزویل و لا الَ...َعرجاء من کل ّ عصبة جَرَز.(معجم البلدان یاقوت ).
-
ارمام
لغتنامه دهخدا
ارمام . [ اَ ] (اِخ ) کوهی است در دیار باهلةبن اعصر و گویند ارمام وادیی است که به ثلبوت از دیار بنی اسد ریزد و گویند وادیی است بین حاجر و فید. (معجم البلدان ). || یوم ارمام ؛ از ایام عرب است . راعی راست :تبصر خلیلی هل تری من ظعائن تجاوزن ملحوبا فقِلن...
-
سمیرا
لغتنامه دهخدا
سمیرا. [ س َ ] (اِخ ) موضعی است در راه مکه مظمه . (جهانگیری ). موضعی است دو منزلی در طریق مکه بعد از «ثور» وپیش از «حاجر» واقع شده است . گویند در اطرافش کوه هاو بیشه ها یافت شود. (از معجم البلدان ) : وز پی خضر و پر روح القدس چون خط دوست در سمیرا سدره...
-
اغربةالاسلامیین
لغتنامه دهخدا
اغربةالاسلامیین .[ اَ رِ ب َ تُل اِ می یی ] (اِخ ) نام جمعی مانند عبداﷲبن خازم ، عمیربن ابی عمیر، حسام بن مطرف . (ناظم الاطباء). عبداﷲبن خازم و عمیربن ابی عمیر و همام بن مطرف و منتشربن وهب و مطربن اوفی و تأبط شرا و شنفری و حاجر غیر منسوبند. (منتهی ا...
-
حسن
لغتنامه دهخدا
حسن . [ح َ س َ ] (اِخ ) ابن زیدبن علی بن ابی طالب . پنج سال ازطرف منصور عباسی حاکم مدینه بود. ولادتش در مدینه به سال 83 هَ . ق . و مرگش در حاجر در 168 هَ . ق . بود.(انساب سمعانی ) (زرکلی چ 1 ص 236) (ذریعه ج 4 ص 286).
-
ذات العنیق
لغتنامه دهخدا
ذات العنیق . [ تُل ْ ع ُ ن َ ] (اِخ ) آبی است نزدیک حاجر بر طریق حاجیان کوفه به مکه بر یک میلی نُشناش . شاعر گوید : الا تلکما ذات العنیق کأنّهاعجوز نفی عنها اقاربها الدهر.واعرابی راست :رایت و اصحابی بأظلم موهناسناالبرق یجلو مکفهرّاً یمانیاقعدت له م...