کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ح
/h/
معنی
هشتمین حرف الفبای فارسی؛ حِ؛ حا. Δ در حساب ابجد: «۸ ».
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ح
فرهنگ فارسی معین
(حر.) هشتمین حرف از الفبای فارسی ، برابر با عدد 8 در حساب ابجد.
-
ح
لغتنامه دهخدا
ح . (حرف ) حرف ششم است از حروف هجاء عرب پس از جیم و پیش از خاء و حرف هشتم از حروف فارسی پیش از خاء و پس از چ . و آن از حروف مصمته ٔ ملفوظة ویکی از حروف ششگانه ٔ حلقیه است و آن را به حساب جُمَّل و هم حساب ترتیبی فارسی به هشت دارند و نام آن حاء است و آ...
-
ح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حرف) h هشتمین حرف الفبای فارسی؛ حِ؛ حا. Δ در حساب ابجد: «۸ ».
-
ح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) he نام حرف «ح».
-
واژههای مشابه
-
ملا ح
دیکشنری فارسی به عربی
بحار
-
اصلا ح
دیکشنری فارسی به عربی
تحسين , تصحيح , تعديل , تعويض , تکفير , مصالحة
-
سلا ح
دیکشنری فارسی به عربی
تسلح , درع , سلاح
-
اصطلا ح
دیکشنری فارسی به عربی
تعبير , صفة
-
صبا(ح)
لهجه و گویش تهرانی
صبح
-
ت-رنی-ح
لغتنامه دهخدا
ت-رنی-ح . [ ت َ ] (ع مص ) بیهوش شدن یقال رنح (مجهولاً) اذا غشی علیه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || ناو ناوان رفتن از سستی استخوان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || عارض شدن سستی در استخوانها ...
-
علا مت سلا ح
دیکشنری فارسی به عربی
حادث عرضي
-
مقرون بصلا ح
دیکشنری فارسی به عربی
مستحسن
-
اصطلا ح زبان انگلیسی
دیکشنری فارسی به عربی
انجلزة
-
اصلا ح مسیر زندگی
دیکشنری فارسی به عربی
توبة