کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
جُ
لهجه و گویش گنابادی
jou در گویش گنابادی بسته به موقعیت بکارگیری به معنای جوی آب یا جو ، نام علمی: Hordeum vulgare یکی از غلات استعمال میگردد.
-
جستوجو در متن
-
جوجو
لغتنامه دهخدا
جوجو.[ ج ُ ج ُ / ج َ ج َ ] (اِ) اسمی است برای راندن شتر.
-
آجل
فرهنگ فارسی معین
(جُ یا جَ) ( اِ.) آروغ .
-
جراثیم
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . ] جِ جرثومه .
-
جعائل
لغتنامه دهخدا
جعائل . [ ج َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ جعالة [ ج َ / ج ِ / ج ُ ل َ ] و جُعْل و جَعیله . رجوع به جعاله و جعل و جعیله در همین لغت نامه شود.
-
محجر
لغتنامه دهخدا
محجر. [ م ُ ح َج ْ ج ِ / ج َج ْ ج َ ] (اِخ ) آبی است و گویند موضعی است . (منتهی الارب ). جایی است در اقیال حجاز و گویند در دیار طی . (از معجم البلدان ).
-
نخجوان
لغتنامه دهخدا
نخجوان . [ ن َ ج َ / ج ُ / ج ِ ] (اِخ ) رجوع به نخچوان شود.
-
حجاج
فرهنگ فارسی معین
(جُ جّ) [ ع . ] (اِ.) جِ حاج ؛ کسانی که حج گزارند.
-
جزافی
لغتنامه دهخدا
جزافی . [ ج ُ / ج َ / ج ِ ] (ص نسبی ) منسوب به جزاف . از روی تخمین و جزاف .
-
جعاجر
لغتنامه دهخدا
جعاجر. [ج َ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ جعجره . رجوع به همین ماده شود.
-
جعلان
لغتنامه دهخدا
جعلان . [ ج ِ / ج ُ ] (ع اِ) ج ِ جُعَل . رجوع به جعل شود.
-
جباجب
لغتنامه دهخدا
جباجب . [ج َ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ جُبْجُبة. رجوع بدان کلمه شود.
-
حجل
لغتنامه دهخدا
حجل . [ ح َ ج َ ] (ع اِ) ج ِ حجلة. [ ح َ ج َ ل َ ] .
-
زججة
لغتنامه دهخدا
زججة. [ زِ ج َ ج َ ] (ع اِ) ج ِ زُج ّ. رجوع به زج شود.