کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جیهانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جیهانی
لغتنامه دهخدا
جیهانی . [ ج َ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن احمدبن نصر، مکنی به ابوعبداﷲ. در حدود سال 365 هَ . ق . به وزارت امیر رشید ابوالقاسم نوح بن نصربن احمدبن اسماعیل سامانی رسید و بسال 367 معزول شد. او وزیری دانشمند بود. تألیفاتی دارد، او راست : 1 - المسالک و المما...
-
جیهانی
لغتنامه دهخدا
جیهانی . [ ج َ ] (اِخ ) محمدبن احمد. از رؤسای متکلمین زنادقه (مانویه ) بود و تظاهر بمسلمانی میکرد. (ابن الندیم ).
-
جستوجو در متن
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) جیهانی . رجوع به ابوعبداﷲ محمدبن احمد جیهانی شود.
-
ابوعبدا
لغتنامه دهخدا
ابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) جیهانی . رجوع به ابوعبداﷲ محمدبن احمد جیهانی شود.
-
ابوعبدا
لغتنامه دهخدا
ابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) احمدبن محمدبن نصر وزیر صاحب خراسان نصربن احمدبن نصر سامانی . رجوع به جیهانی ... شود.
-
طالقانی
لغتنامه دهخدا
طالقانی . [ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) سعد طالقانی .مؤلف تاریخ سیستان ذیل عنوان «آمدن فضل بن حمید به امیری سیستان » گوید: فضل بن حمید برفت به حرب او (جیهانی ) سوی بست ، روز سه شنبه هشت روز گذشته از جمادی الاولی سنه ٔ اثنی و ثلثمائة، چون بنوزاد رسید، بومنصور...
-
ابوعبدا
لغتنامه دهخدا
ابوعبدا.[ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) احمدبن محمدبن محمدبن احمدبن نصر جیهانی وزیر در حدود سیصدوشصت و پنج بوزارت منصوب و در 367 هَ . ق . معزول شد. او راست : کتاب مسالک و ممالک . کتاب آئین مقالات . کتاب عهود الخلفاء و الامراء. کتاب الرسائل و کتاب الزیادا...
-
ابن الفقیه همدانی
لغتنامه دهخدا
ابن الفقیه همدانی . [ اِ نُل ْ ف َ هَِ هََ م َ ] (اِخ ) ابوبکر شهاب الدین احمدبن محمدبن اسحاق . ابن الندیم گوید کتاب البلدان او نزدیک هزار ورقه است و بیشتر آنرا از جیهانی گرفته است - انتهی . کتاب مزبور در 290 هَ .ق . نوشته شده و یاقوت در معجم البلدان...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن نصر جیهانی ، مکنی به ابوعبداﷲ. وزیر نصربن احمدبن نصر سامانی صاحب خراسان . او مردی ادیب و فاضل بود. محمدبن اسحاق ندیم ذکر او آورده و گوید: او راست از کتب : کتاب آئین . کتاب العهود للخلفاء والامراء. کتاب المسالک والمم...
-
ابوعبدا
لغتنامه دهخدا
ابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) محمدبن احمد جیهانی وزیر نصربن احمد صاحب خراسان . ابوبکر محمدبن جعفر النرشخی صاحب تاریخ بخارا گوید: چون امیر سعید ابوالحسن نصربن احمدبن اسماعیل السامانی در هشت سالگی بجای پدر نشست ابوعبداﷲ محمدبن احمد الجیهانی وزار...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابن محمدبن اسحاق بن ابراهیم همدانی . مکنی به ابوعبداﷲ و معروف به ابن الفقیه یکی از اهل ادب . محمدبن اسحاق در کتاب خویش ذکر او آورده و گوید، او راست : کتاب البلدان نزدیک هزار ورقه واز کتب دیگران گرفته و کتاب جیهانی را یکباره بغا...
-
منصور
لغتنامه دهخدا
منصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن نوح سامانی ، مکنی به ابوصالح (مدت امارت از 350 تا 366 هَ .ق .) ششمین امیر سامانی . بعد از برادر خود عبدالملک بن نوح به امارت ماوراءالنهر و خراسان رسید. منصور پس از کشمکشهایی بارکن الدوله و عضدالدوله ٔ دیلمی به سال 361 صلح کر...
-
کریت
واژهنامه آزاد
در جغرافیای این منطقه خرابههای دو شهر معروف به طبسین (طبس و کُرین) به چشم میخورد. کُرین نام یکی از شهرهای مهم دوره ساسانی بوده است. روند ویرانی این شهر بعد از گذر از تاریخ درخشانش در دوره ساسانی و قرون نخستین اسلامی، در حدود سده هفتم تسریع شد. جیه...
-
نصر سامانی
لغتنامه دهخدا
نصر سامانی . [ ن َ رِ ] (اِخ ) (امیر...) ابن احمدبن اسماعیل ، ملقب به امیرسعید و مکنی به ابوالحسن و مشهوربه امیر نصر سامانی ، وی سومین و معروفترین سلاطین سامانی است ، به سال 293 هَ . ق . در بخارا تولد یافت و پس از پدرش احمد که در سال ششم سلطنت به دست...