کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جیر و جیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جیر و جیر
فرهنگ گنجواژه
صدای جوش، صدای اصطکاک.
-
جستوجو در متن
-
squeak
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جیغ زدن، جیر جیر، جیغ و فریاد شکیدن، جیر جیر کردن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن
-
squeaks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جادوگر، جیر جیر، جیغ و فریاد شکیدن، جیر جیر کردن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن
-
vociferant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صدای جیر جیر، با صدای بلند، داد و فریادی، نعرهای
-
squeaked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جیغ کشیدن، جیغ و فریاد شکیدن، جیر جیر کردن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن
-
squeaking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیگاری، جیغ و فریاد شکیدن، جیر جیر کردن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن
-
intonation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صدای جیر جیر، زیر و بمی صدا، لهجه، تکیه صدا، تلفظ، بیان با الحان، طرز قرائت، اهنگ
-
blenches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صدای جیر جیر، رنگ خود را باختن، برگشتن، تاخیر کردن، سفید شدن، بر گرداندن، جمع شدن و عقب نشینی کردن
-
گالش
لغتنامه دهخدا
گالش . [ ل ُ / ل ِ ] (فرانسوی ، اِ) سرموزه از جیر و جز آن . چرموق .
-
gaiter
ساقپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پوششی از جنس چرم یا جیر که قسمت پایین ساق و بالای کفش را میپوشاند
-
میرقلاوند
لغتنامه دهخدا
میرقلاوند. [ ق َ وَ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه خرم آباد به دزفول میان قلعه ٔ منصور و چمن جیر در 558100 گزی تهران . (یادداشت مؤلف ).
-
اسفندری
لغتنامه دهخدا
اسفندری . [ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه خرم آبادبدزفول میان چمن جیر و کاکیه در 577100 گزی تهران .
-
کش آمدن
لغتنامه دهخدا
کش آمدن . [ ک َ / ک ِ م َ دَ ] (مص مرکب ) دراز شدن به کشیدن چون سریش و لاستیک و کائوچو و جیر. از جانب طول ممتد شدن .
-
حابس الجوز
لغتنامه دهخدا
حابس الجوز. [ ب ِ سُل ْ ج َ ] (ع اِ مرکب ) گچ . جیر. و از آن گچ را حابس الجوز نامند که حفظ جوزالطیب از فساد و تباهی کند. (داود ضریر انطاکی ). جبس . جبسین .