کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جیار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جیار
لغتنامه دهخدا
جیار. [ج َی ْ یا ] (ع اِ) ساروج . (اقرب الموارد). چروک و صاروج . (مهذب الاسماء). آهک با چیزها آمیخته که بر حوض و امثال آن مالند. (منتهی الارب ). || گرمی دل از خشم و گرسنگی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
جیعر
لغتنامه دهخدا
جیعر. [ ج َ ع َ ] (ع اِ) کفتار. (منتهی الارب ).