کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جِئْتَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جِئْتَ
فرهنگ واژگان قرآن
آمدی
-
واژههای مشابه
-
جِئْتَ بِـ
فرهنگ واژگان قرآن
آوردی
-
جِئْتَ شَيْئاً
فرهنگ واژگان قرآن
کاری انجام دادی
-
جستوجو در متن
-
ذات وبر
لغتنامه دهخدا
ذات وبر. [ ت ُ وَ ب َ ] (ع ص مرکب ) یقال للرجل اذا تکلم بما ینکر علیه ، جئت بها شعراء و ذات وَبر.
-
لغن
لغتنامه دهخدا
لغن . [ ل ُ ] (ع اِ) کرکرانک نزدیک گوش . || گوشت کرانه ٔ گوش و گردن . لغد. لغدود. لغنون . || دروغ . یقال : جئت بلغن غیرک ؛ اذا انکرت ما تکلم به من اللغة. (منتهی الارب ).
-
طوی
لغتنامه دهخدا
طوی . [ طُ وا / طَ وا ] (اِخ ) ذوطوی ؛ موضعی است نزدیک مکه . شاعر گوید : اذا جئت اعلی ذی طوی قف و نادهاعلیک سلام اﷲ یا ربة الخدرهل العین ریا منک ام انا راجعبهم ّ مقیم لایریم عن الصدر. (از معجم البلدان ).و رجوع به ذوطوی شود.
-
امر
لغتنامه دهخدا
امر. [ اِ ](ع ص ) زشت و شگفت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و از آن است : جئت شیئاً امراً؛ ای منکراً او عجیباً. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).عجب . (ترجمان ترتیب عادل ). عجیب و سخت . (مؤید الفضلاء). || کار بزرگ . (ترجمان تر...
-
انی
لغتنامه دهخدا
انی . [ اَن ْ نا ] (ع اِ) ظرف مکان به معنی اَین (کجا) و در این صورت دو فعل را جزم دهد: انی تجلس اَجلس . || از کجا: انی لک هذا؛ از کجا آورده ای ؟ || به معنی ظرف زمان ؛ چه وقت . چه هنگام : انی جئت ؛ چه وقت آمدی ؟ || استفهامی : انی یحیی هذه اﷲ بعدموتها؛...
-
عقب
لغتنامه دهخدا
عقب . [ ع ُ / ع ُ ق ُ ] (ع اِ) پایان کار. (منتهی الارب ). عاقبت . (اقرب الموارد). سرانجام . (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی ). و از آن جمله است : آیه ٔ کریمه ٔ هوخیر ثوابا و خیر عقبا. (قرآن 42/18).که عاصم و حمزه آن را به سکون قاف و سایر قراء به ضم آن خو...
-
فری
لغتنامه دهخدا
فری . [ ف َ ری ی ] (ع ص ) دروغ بربافته . (منتهی الارب ). الامر المختلق المصنوع او العظیم و منه لقد جِئت ِشیئاً فریاً. (اقرب الموارد). || کار شگفت . (منتهی الارب ). شگفت . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ). || (اِ) دلو بزرگ فراخ . || شیر تازه...
-
ماذا
لغتنامه دهخدا
ماذا. (ع ادات استفهام ) این کلمه در عربی بر شش وجه می آید: اول آنکه ما استفهام است و ذا اشاره مانند ماذا التوانی . دوم آنکه ما استفهام است و ذا موصول مانند ماذا تفعل . سوم آنکه ماذا بطور مرکب استفهام را رساند مانند لماذا جئت . چهارم آنکه ماذا اسم جنس...
-
اجر
لغتنامه دهخدا
اجر. [ اَ ج َ ] (اِخ ) قریه ای است در راه قیروان به بونة، پس از جلولاء (بقول ابی عبید) وآن دارای دیوار و پل است و سنگلاخ است و راه آن دشوار و شیرناک است و همواره بادی شدید در آنجا میوزد و از این رو گفته اند: اذا جئت َ اجَرَ فعجّل فان ّ فیه حجراً یبری...
-
بجر
لغتنامه دهخدا
بجر. [ ب ُ / ب َ ] (ع ص ، اِ) بدی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شر. (اقرب الموارد). || کار بزرگ . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). امر عظیم . (اقرب الموارد). و منه : جئت بامر بجر و داهیة نکر. (از منتهی الارب ). || شگفت . (منتهی...