کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جُون جیلیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جون بسر
لهجه و گویش تهرانی
مشرف به موت
-
جون بِکنی
لهجه و گویش تهرانی
زود باش!
-
جون جیگر
لهجه و گویش تهرانی
خیلی عزیز
-
جون دادن
لهجه و گویش تهرانی
مردن،خیلی دوست داشتن
-
جون دلم
لهجه و گویش تهرانی
پاسخ خیلی دوستانه
-
جون زلفت
لهجه و گویش تهرانی
قسم به زلف
-
جون سبیلات
لهجه و گویش تهرانی
قسم به سیبیل.
-
جون سخت
لهجه و گویش تهرانی
مقاوم، دنده پهن ،پوست کلفت
-
جون مرغ
لهجه و گویش تهرانی
همه نوع کالا :()تاشیر آدمیزاد
-
جون موهات
لهجه و گویش تهرانی
قسم به مو ،به موت قسم
-
عزیز جون
واژهنامه آزاد
اصطلاحا" به مادربزرگ میگویند و یعنی خیلی عزیز و گرامی
-
آتیش به جون گرفته
لهجه و گویش تهرانی
دچار سوختگی خود بخودی شدن
-
هوول به جون
لهجه و گویش بختیاری
howl be jun ترسان، بیمناک howl be junom kerdi>:مرا ترساندى> .
-
جون به خرخره رسیدن
لهجه و گویش تهرانی
تمام شدن طاقت
-
جون به سر،()شدن
لهجه و گویش تهرانی
کلافه،سختی زیادی کشیدن