کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جُل جُل کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جل الخالق
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی (= بزرگ است آفریدگار)] jallalxāleq هنگام تعجب گفته میشود.
-
جل جلاله
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی (= بزرگ است جلال و شکوه او)] [قدیمی] jallajalāloh[u] به منظور ستایش خداوند به کار میرود.
-
جل ذکره
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی (= بزرگ است یاد او)] [قدیمی] jallazekroh[u] به منظور ستایش خداوند به کار میرود.
-
جل وزغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] (زیستشناسی) [قدیمی] jolvazaq =جلبک
-
اسمان جل
دیکشنری فارسی به عربی
صعلوک
-
جُلِّ خر
لهجه و گویش بختیاری
joll-e xar پالانِ الاغ.
-
جُلّ سگ
لهجه و گویش تهرانی
لباس و پارچه بی ارزش و بد قواره
-
جل اطلس
لهجه و گویش تهرانی
لباس گران
-
جُلِ وزغ
لهجه و گویش تهرانی
خزه جوی،جُلبَک
-
جل جا
واژهنامه آزاد
رختخواب، تشك و پتو
-
جل زدن
واژهنامه آزاد
ظاهرا به معنی «زُل زدن» است. البته در شعر مشهور عماد خراسانی به کار رفته است.
-
عز و جل
لغتنامه دهخدا
عز و جل . [ ع َزْ زَ وَ ج َل ل ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) (از: دو فعل عزّ + جل ّ) هر دو صیغه ٔ ماضی است بمعنی غالب شد و بزرگ شد. و این ماضی برای دوام است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). عزیز است وبزرگ و ارجمند. جمله ای است که عقیب نام خدای تعالی آرند :...
-
جل و پلاس
فرهنگ فارسی معین
(جُ لُ پَ) (اِمر.) اسباب و اثاثیة ناچیز و کم ارزش .
-
باپتو ویا جل پوشاندن
دیکشنری فارسی به عربی
بطانية
-
جُلُ و پِلاس
لهجه و گویش بختیاری
jol-o-pelâs فرش و رختخواب، لوازم زندگى.