کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جُفت و تاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تاکْمالَه جُفت
لهجه و گویش بختیاری
tâkmâla joft نام نوعى بازى، تک یا جفت.
-
جفت وجذب
فرهنگ گنجواژه
کیپ.
-
dual spacing
فاصلۀ جفتچرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] فاصلۀ خطهای مرکزی جفتتایر بر روی یک جفتچرخ خودرو باری
-
tyre clearance
هواخور جفتتایر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] حداقل فاصلۀ لازم بین دیوارههای دو تایر کنار هم بر جفتچرخ خودروهای باری
-
coupling constant
ثابت جفتشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] برهمکنش هستهها در تشدید مغناطیسی هسته که با نماد J نشان داده میشود
-
tropical cyclone twins
جفتچرخند حارّهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دو چرخند حارّهای پادگرد (counterrotating) که در دو سوی استوا قرار دارند
-
shielded pair
جفت حفاظدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] خط انتقالی با دو سیم که هریک از آنها با پوششی رسانا احاطه شده است
-
placenta praevia marginalis/ placenta previa marginalis, lateral placenta praevia/ lateral placenta previa, marginal placenta praevia/ marginal placenta previa
جفت سرراهی جانبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی جفت سرراهی که در کنارۀ دهانۀ زهدان قابل لمس است
-
placenta praevia centralis/ placenta previa centralis, total placenta praevia/ total placenta previa, central placenta praevia/ central placenta previa
جفت سرراهی مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی جفت سرراهی که دهانۀ داخلی زهدان را بهصورت کامل میپوشاند
-
placenta praevia partialis/ placenta previa partialis, incomplete placenta praevia/ incomplete placenta previa, partial placenta praevia/ partial placenta previa
جفت سرراهی ناقص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی جفت سرراهی که بخشی از دهانه داخلی زهدان را میپوشاند
-
capacitive coupling
جفتشدگی خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] انتقال انرژی از یک مدار به مدار دیگر با استفاده از خازن
-
impedance coupling
جفتشدگی رهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] جفتشدگی دو مدار ازطریق رهبندی
-
common impedance coupling
جفتشدگی رهبندیمشترک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] برهمکنش دو مدار ازطریق القاوری یا ظرفیت در یک مدار مشترک
-
matched pairs, paired samples
جفتهای جور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] جفتهای واحدهای آزمایش که تاحدِّامکان، مشابه یکدیگر انتخاب شوند
-
سر جفت کردن
لغتنامه دهخدا
سر جفت کردن . [ س َ ج ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از سرگوشی کردن . (برهان ) (آنندراج ).